دوست بدار و محبوبم گردان... .
و در زیارت امین الله از زبان امام زين العابدين علیه السلام میخوانیم:
اللَّهُمَّ فَاجعَل نَفسي مُطمَئِنَّةً بِقَدَرِكَ ... مُحِبَّةً لِصَفوَةِ أَولِياءِكَ مَحبوبَةً في أَرضِكَ و سَماءِكَ.۱
خداوندا! نفس مرا به آنچه برايم مقدّر نمودي، مطمئن گردان ... و دوستدار برگزيدگان از اوليايت قرار ده، در زمين و آسمانت محبوبم گردان.
در اینجا ممکن است ذهن هر خوانندهای متوجّه پرسشي شود. و آن این که: اگر محبّت، امری قلبی است و ایجاد یا کم و زیاد شدنش در اختیار انسان نیست و ارادة خدای متعال در تحقّق آن نقش مستقیم دارد، پس آنچه تاکنون بیان کردیم، چه نقشی ایفا میکند؟ آیا برای این تعارض در متون دینی، پاسخی وجود دارد؟ تاکنون راهکارهای ایجاد محبّت، دوستی و صمیمت را در تعاملات با همنوعان بیان داشتيم و مواردی را با توجّه به آنچه در متون دینی آمدهاند در جهت ایجاد و افزایش محبّت همنوعان به خود، مورد بحث و بررسی قرار دادیم؛ امّا در مورد اخیر، همة محبّت و دوستی را در دست خدا دانستیم و اراده و خواست او را به عنوان عامل اصلی ایجاد یا افزایش محبّت معرفی کردیم. آیا این، تعارضی آشکار نیست؟!
برای پاسخ دادن به این پرسش باید گفت: در دست خدا بودن محبّت و تأثیر ارادة خداوند در ایجاد، افزایش و یا از بین رفتن و کاسته شدن از آن، به معنای بی تأثیر بودن رفتارهای انسان نیست؛ بلکه رفتارها نقش