است: مهر، محبّت و شكوه در سينة مؤمنان.۱
بر این اساس، وقتي ایمان به خدا و به دنبال آن محبّت به او در دلي خانه کرد، آن دل، محبّت همة کساني را که رنگ و نشاني از او دارند، در خود مييابد و به مقداري که اين رنگ و نشان، بيشتر و قويتر باشد، علاقه و محبّت نيز فزونتر ميشود. در منظومة عاشقان و دوستان الهي که بر گرد کعبة وجود او حلقه زدهاند، نزديکترين آنها، پیامبر رحمت و خاندان پاک او ـ که سلام و درود خدا بر آنان باد ـ هستند؛ آنانی که مظهر تمام و کمال حق و جلوة زيباييهاي اويند. هر کس اين خانواده را بشناسد، عشق به آنان را در خود مييابد. و این بدان خاطر است که ایمان به خدا زمینة محبّت به دوستان خدا را فراهم ساخته است و بی شک، این محبّت، یک طرفه نخواهد بود و از آن سوی نیز محبّت خوبان، نثار انسان مؤمن خواهد شد.
البته هر محبّي به خاطر زيباييهايي که در محبوب ميبيند، او را دوست ميدارد و اگر آن زيباييها قابل کسب باشند، تلاش ميکند خود نيز به آن زيباييها دست يابد. و این، رهاورد دیگر ایمان و عمل صالح است که انسان مؤمن را بدان سو رهنمون میسازد.
۲. همجواري
از عواملی که شاید در برخی موارد، خارج از اختیار انسان است و البته گاهی هم تحت اختیار او، «همجواری» است. البته مقصود از همجواری، مجاور هم بودن نیست؛ بلکه ملاقات یکدیگر و به دیدار هم رفتن است. ملاقات