موقّتی، رعایت آداب معاشرت متعارف و دستکم به صورت حداقلی ضروری است، امّا به هر میزان که زمینة استمرار بیشتری برای تعامل فراهم باشد و به برقراریِ رابطة پایدار، اراده وجود داشته باشد، به همان میزان باید به اصول و قواعد اخلاقی و رفتاری، پایبندتر و از جاذبههای بین فردی بیشتری برخوردار بود.
بخش دوم، روابطی است که منقطع و مقطعی نیست و دوام و استمرار در آن مهم است. این رابطه حتّی اگر انتفاع نیز در آن لحاظ شده باشد، به دلیل دوامش، تنها دریافت خدمت در آن رابطه، موضوعیت ندارد؛ بلکه غالباً امور دیگری نیز در برقراری رابطه تأثیرگذارند و در نظر گرفته میشوند. امور دیگری که انگیزة طرف مقابل را در ایجاد رابطه با او تشدید میكنند و موجب میشوند تا از میان تعدّد افراد پیرامونی و یا به بیان دیگر، از میان رقباي فراوان، فرد برخوردار از جذّابیت بیشتر و متنوّعتر انتخاب شود و برقراری ارتباط پایدار با او تحقّق یابد. این امور در حقیقت همان ویژگیهای شخصی و شخصیتی است که موفّقیت در برقراری رابطة پایدار را به دنبال خواهد داشت. این ویژگیها همان جذّابیتهایی هستند که برای دیگران، انگیزهآفریناند و محبوبیت انسان رادر جامعه به ارمغان میآورند.
نوشتار پيش رو، به دنبال ارائة راهکارهای به دست آوردن این جاذبهها برای قرار گرفتن در کانون توجّه همنوعان و محبوبیت در نزد آنان است. ضمناًتلاش خواهد کرد راهکارهای موفّقیت در برقراری رابطة پایدار از منظر آموزههای دینی را تبیین نماید. چیزی که میتواند در کامیابی بیشتر و در نتیجه، رضایت بیشتر از زندگی، نقش مؤثّري ایفا کند و بر شیرینی و لذّت زندگی بیفزاید. از این رو، موضوعاتی که در این پژوهش بدانها