61
سعادت و شادکامي از ديدگاه اسلام

برای آشنا شدن با سطح دوم سعادت، باید به چند نکته توجّه کرد. ابتدا آن که سعادت در اسلام، در واقعیت‌های خارجی، تبلور دارد و اعتقاد به این واقعیت‌ها، مانند خدا، قیامت، روز جزا، بهشت و جهنّم و ... ، فرع بر وجود آن واقعیت‌هاست و اگر گاهی گفته می‌‌شود که ایمان به این موضوعات، باعث سعادت است، نباید باعث اشتباه شود و ایمان صرف، بدون متعلّق، اصیل تلقّی شود، کما این که بسیاری از آیین‌ها، بخصوص فلسفه‌های جدید، برای ایمان، اصالت قائل‌اند و معتقدند که در هر صورت، ایمان، کارکرد روانی خود را خواهد داشت، اعم از این که متعلّق آن، واقعیت داشته باشد یا نه. مهم آن است که مؤمن به آن واقعیّات، گمان کند که آنها وجود دارند. از نظر این افراد، مؤمن به واقعیّتی که واقعاً وجود ندارد با واقعیتی که وجود دارد، تفاوت نمی‌کند. امّا ما در تمام مباحث مربوط به ایمان ـ که به هر حال، باید متعلَّقی داشته باشند ـ ، اصالت را به واقعیت خارجی می‌دهیم و سپس، ایمان به آن واقعیت، ارزش خود را از متعلَّق خود می‌‌گیرد. البته ما قصد نداریم که آثار ایمان و اعتقاد را انکار کنیم؛ امّا گمان می‌‌کنیم که اسلام، اوّل وجود خدا را اثبات می‌‌کند، از فرستاده شدن پیامبری از جانب خدا، و سپس از معاد و قیامت،خبر می‌دهد و آن گاه، از مردم می‌‌خواهد که به این مسائل، ایمان بیاورند. پس، از نظر اسلام، ارزش ایمان با متعلَّق آن، سنجیده می‌‌شود.
با توضیحاتی که بیان شد، ما می‌‌توانیم سعادت اُخروی را از زوایه ایمان، مورد ارزیابی قرار دهیم. این را نیز می‌‌دانیم که ارزش و اهمّیت ایمان، به متعلَّق آن است و هرگاه از ایمان به صورت کلّی بحث می‌‌کنیم، در واقع، متعلَّقات آن نیز مدّ نظر است و سعادت واقعی، در دل همان متعلَّقات، نهفته است.


سعادت و شادکامي از ديدگاه اسلام
60

فرد فقیر می‌‌تواند روحیه مال‌اندوزی داشته باشد؛ اگر چه الآن مالی ندارد که آن را جمع نماید.
ثانیاً این مال‌اندوزی، نوعاً به دلیل وابستگی فرد به اموال خود، باعث می‌‌شود حقوق شرعی و انسانی‌ای را که فرد نسبت به همنوعان خود دارد، فراموش نماید و به دلیل وابستگی‌ای که فرد دارد، توان سرمایه گذاری در دیگر بخش‌های زندگی، مثل تربیت فرزندان، رسیدگی به امور مدیریتی، معیشتی و عاطفی خانواده‌اش را نخواهد داشت.
از همه این مسائل مهم‌تر، آن است که چنین افرادی، معمولاً نمی‌توانند به مسائل عبادی خود توجّه نمایند و اگر هم دینداری کنند، دینداری آنها، نوعاً ابزاری است؛ یعنی در راستای همان مال‌اندوزی خواهد بود که این نوع دینداری، بسیار سست و آسیب‌پذیر، خواهد بود. لذا توشه‌ای واقعی برای آخرت خود، جمع نخواهند کرد.

سطح دوم: سعادت اُخروی

تا کنون به سطوحی از سعادت پرداختیم که معمولاً به امور دنیایی، مانند مسکن و وسیله نقلیه، اشاره داشتند. سطوح دیگری نیز وجود دارند که می‌‌توان آنها را جزء دارایی‌های معنوی نام برد، مانند دانش که در سعادتمند ساختن انسان، بسیار حائز اهمّیت است و در آیات و روایات نیز به آن، اهتمام ویژه‌ای شده است. نکته‌ای که باید به آن توجّه داشت، آن است که امکانات دنیایی، اگر در مسیر سعادت اُخروی قرار گیرند، بُعد سعادتمندی آنها، قوی‌تر، اصیل‌تر و پایدارتر خواهد شد.
عوامل سعادت اُخروی نیز جزء امکانات سعادتمندی‌اند. روایات مربوط به این بخش، عوامل متفاوتی را طرح کرده‌اند که در اینجا نیز پژوهشگر باید آنها را تفکیک کرده، سپس طبقه‌بندی نماید.

  • نام منبع :
    سعادت و شادکامي از ديدگاه اسلام
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5413
صفحه از 112
پرینت  ارسال به