53
سعادت و شادکامي از ديدگاه اسلام

عینی معیّن و تعریف شده‌ای ندارد. البته ساده‌زیستی، تا حدودی نمودِ عینی دارد؛ ولی همان طور که گذشت، به دلیل تشکیکی بودن مفهوم آن، قادر نیستیم تا تعریف واضحی از آن، ارائه بدهیم؛ بلکه معمولاً افراد هر جامعه‌ای به صورت ادراک جمعی، متوجّه مرزهای ساده‌زیستی و تجمل‌گرایی خواهند شد.
پس دارایی‌های دنیایی، فی حدّ نفسه، نه ملاک دنیاگرایی و تجمّل است، نه ملاک زهد و ساده‌زیستی؛ بلکه نوع نگاه و حیثیت این دارایی‌هاست که احکام آنها را متفاوت می‌‌نماید. برای نمونه، به آیات و روایاتی توجّه کنیم که در باره اهل و عیال (خانواده) آمده است.
این آیات و روایات، دو دسته هستند. بخشی از آنها، حقوق خانواده، فرزند و همسر را گوشزد می‌‌نمایند و گروه دیگری از آنها، تذکّر می‌دهند که مراقب باشید همین خانواده، می‌‌تواند مصداق دنیا و دشمن شما گردد و مانع از تقرّب الهی گردد. پس معلوم است که جهت توجّه، متفاوت است؛ وگر نه خانواده، فرزند و همسر، به لحاظ وجود خارجی، یک چیز بیشتر نیستند و ممکن نیست که آنها مورد توصیه اسلام باشند و در عین حال، به عنوان دشمن از آنها یاد گردد.
همه دارایی‌های دنیایی که عامل سعادتْ شمرده شده‌اند، از این قاعده مستثنا نیستند؛ یعنی هم می‌‌توانند مصداق دنیاگرایی و شقاوت قرار گیرند، و هم می‌‌توانند مصداق آخرت و سعادت باشند.
به همین جهت، در میان روایات مربوط به سعادت، به تعدادی روایت بر می‌‌خوریم که همچون یک سلسله دستورالعمل‌ها هستند و با دقّت بیشتر، ملاحظه می‌‌کنیم که این گزاره‌ها، باعث جلوگیری از آسیب‌های احتمالی می‌شود که در ادامه، به آنها می‌‌پردازیم.


سعادت و شادکامي از ديدگاه اسلام
52

دارد. یکی از مسائلی که پژوهشگر باید به آن بپردازد، شبهات و سؤالات در باره موضوع است تا حدود و ثغور آن، به خوبی روشن شود. برای رفع این شبهه، وی باید مسئله ساده‌زیستی از دیدگاه اسلام را نیز بررسی کند تا تناقض میان این دو، روشن گردد. بررسی این بخش از آموزه‌های دینی، نشان می‌‌دهد که احکام اسلام، هیچ گاه با فطرت بشر، منافات ندارند و اگر مسلمانان، خوب دقّت نمایند، می‌‌توانند هم به نیازهای فطری خود، پاسخ مثبت بدهند، و هم به احکام اسلام، جامه عمل بپوشانند. هر کجا امر و نهی صریح و منصوصی از جانب اسلام، صادر شده باشد، بدون شک، نباید با نیازهای فطری افراد، منافات داشته باشد.
لذا زهد و ساده‌زیستی، اگر خوب تبیین شوند، با خانواده، مسکن و وسیله نقلیه مناسب، منافاتی ندارد. زهد، مفهومی دینی است که مخالف «دلبستگی به دنیا» است؛ یعنی دل نبستن به دنیا که خود، از عوامل سعادت در اسلام، شمرده شده است.
ساده‌زیستی نیز مفهومی بسیط نیست؛ بلکه مفهوم مشکّکی است که در شرایط، زمان‌ها و فرهنگ‌های مختلف، تفاسیر متعدّدی پیدا می‌‌کند؛ یعنی ساده‌زیستی پیامبر صلی الله علیه وآله و امام علی علیه السلام با ساده‌زیستیِ امام صادق علیه السلام یا امام سجّاد علیه السلام، بسیار متفاوت است. حتّی در روایتی، از امام سجّاد علیه السلام پرسیده می‌‌شود که خانه دیروز شما با خانه‌ای که امروز در آن هستید، متفاوت است. امام علیه السلام در پاسخ می‌فرماید: «این خانه‌ها، به همسرانم تعلّق دارد که وسایل آنها را از مهریه خودشان، تهیّه نموده‌اند».
در این روایت، به وضوح مشاهده می‌‌کنیم که زندگی خانوادگی امام در زمانی و در فرهنگی، تنها به خاطر اقتضای شؤون دو همسر ایشان، متفاوت است. پس زهد، عمدتاً نگرشی شخصی و فاعلی است و نمودِ

  • نام منبع :
    سعادت و شادکامي از ديدگاه اسلام
    سایر پدیدآورندگان :
    حمزه عبدي
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1391
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 5432
صفحه از 112
پرینت  ارسال به