در تعریف به دست آمده از قرآن و حدیث در باره سعادت، تفاوت چندانی با مفهوم لغوی آن ـ که ذکر شد ـ ، دیده نمیشود، به این معنا که اسلام نیز سعادت را خیر دائمِ همراه با شادی و سُرور، معرّفی مینماید. تنها تفاوت موجود، در مصادیق خیر و چگونگی دوام آنهاست. اسلام، خیر را به دنیوی و اُخروی، توسعه میدهد؛ یعنی خیر و شادی در اسلام، از دنیا تا آخرت، امتداد دارد. اسلام، این مسئله را با معرّفی مصادیق سعادت، تعریف میکند. پس تعریف اسلام از سعادت، «خیر و شادی دائم در دنیا و آخرت» است.
در ادامه بحث، به معرّفی مصادیق سعادت میپردازیم و ابتدا، سطوح سعادت را معرّفی کرده، در ذیل آن، مصداقهای ریزتر را مورد بررسی قرار خواهیم داد.
سطوح سعادت
یافته بسیار مهم این بررسی، آن است که سعادت در معارف اسلام، «دوسطحی» است: دنیوی و اُخروی. هر کدام نیز به تناسب ماهیت خود، عواملی دارند. این سطحبندی، معلول واقعیت حیات انسانی است. حیات انسان، دو سطح دنیوی و اُخروی دارد. لذا سعادت او نیز دوسطحی خواهد بود و به تناسب هر سطح، عوامل خاصّی نیز خواهد داشت. معلوم میشود که اسلام، نه به بهانه آخرت، سعادت دنیوی را فراموش کرده است، و نه به بهانه دنیا، سعادت اُخروی را. امام صادق علیه السلام در این باره میفرماید:
لَیسَ مِنّا مَن تَرَک دُنیاهُ لِآخِرَتِهِ، وَ لا آخِرَتَهُ لِدُنیاهُ.۱