فرد فقیر میتواند روحیه مالاندوزی داشته باشد؛ اگر چه الآن مالی ندارد که آن را جمع نماید.
ثانیاً این مالاندوزی، نوعاً به دلیل وابستگی فرد به اموال خود، باعث میشود حقوق شرعی و انسانیای را که فرد نسبت به همنوعان خود دارد، فراموش نماید و به دلیل وابستگیای که فرد دارد، توان سرمایه گذاری در دیگر بخشهای زندگی، مثل تربیت فرزندان، رسیدگی به امور مدیریتی، معیشتی و عاطفی خانوادهاش را نخواهد داشت.
از همه این مسائل مهمتر، آن است که چنین افرادی، معمولاً نمیتوانند به مسائل عبادی خود توجّه نمایند و اگر هم دینداری کنند، دینداری آنها، نوعاً ابزاری است؛ یعنی در راستای همان مالاندوزی خواهد بود که این نوع دینداری، بسیار سست و آسیبپذیر، خواهد بود. لذا توشهای واقعی برای آخرت خود، جمع نخواهند کرد.
سطح دوم: سعادت اُخروی
تا کنون به سطوحی از سعادت پرداختیم که معمولاً به امور دنیایی، مانند مسکن و وسیله نقلیه، اشاره داشتند. سطوح دیگری نیز وجود دارند که میتوان آنها را جزء داراییهای معنوی نام برد، مانند دانش که در سعادتمند ساختن انسان، بسیار حائز اهمّیت است و در آیات و روایات نیز به آن، اهتمام ویژهای شده است. نکتهای که باید به آن توجّه داشت، آن است که امکانات دنیایی، اگر در مسیر سعادت اُخروی قرار گیرند، بُعد سعادتمندی آنها، قویتر، اصیلتر و پایدارتر خواهد شد.
عوامل سعادت اُخروی نیز جزء امکانات سعادتمندیاند. روایات مربوط به این بخش، عوامل متفاوتی را طرح کردهاند که در اینجا نیز پژوهشگر باید آنها را تفکیک کرده، سپس طبقهبندی نماید.