در سياست جنگى، چاره انديشه خردمندانه است براى دستيابى به پيروزى و تا حدّ امكان، تن زدن از چنگ زدن به خلافِ واقع. عدى بن حاتم مى گويد كه در هنگامه رويارويى نيروها در صفّين، على عليه السلام با صدايى رسا، آن گونه كه يارانش مى شنيدند، فرمود:
وَاللّهِ لَأقتُلَنَّ مُعاوِيَةَ و أصحابَهُ . به خدا سوگند ، معاويه و يارانش را خواهم كشت .
آن گاه در پايان كلام، در حالى كه صدايش را كوتاه كرده بود، فرمود :
إن شاء اللّه !
راوى مى گويد، گفتم: «اى امير مؤمنان! شما سوگند ياد كردى و آن گاه، استثنا كردى. چرا؟».امام فرمود:
الحَربُ خُدعَةٌ . ۱ جنگ ، نيرنگ است .
امام در برخورد با عمرو بن عبدود نيز از اين شيوه بهره گرفت و با استفاده از فرصتى كه با اين شيوه فراچنگ آمده بود، او را از پاى درآورد.
بدين سان، بهره گيرى مولا از خدعه نيز همسوى با ارزش ها و كرامت هاى انسانى است و از سوى ديگر، روشى كارآمد و دقيق در رزم آورى.
۵ . اخلاق جنگ
در فرهنگ علوى، جنگ، براى دفاع از كيان مكتب و در جهت دفع ظلم و رفع ستم و زدودن دشوارى هاى راه حكومت است. او كه «شمشير از پى حق مى زد»، نمى توانست در دشوارترين لحظات نبرد و در سخت ترين لحظات جنگ، از اصول