47
سياست نامه امام علي عليه السلام

هنگامى كه اميرمؤمنان عليه السلام ، زمام حكومت را به دست گرفت، ستايش هاى بى مورد و گزافه گويى ها درباره زمامداران، بخشى از فرهنگ عمومى بود. حاكمان نه تنها از آن جلوگيرى نمى كردند كه بدان دامن مى زدند. بدين سان، فرهنگ چاپلوسى و تملّق گسترش يافته بود و زيركان حقيقت ستيز، با چاپلوسى امرا و سردمداران، بدون شايستگى هاى لازم، به موفقيت هاى سياسى و اجتماعى دست مى يافتند.
از سوى ديگر، زمامداران، چون هرگز نقد نمى شدند، رفته رفته خود را پيراسته از هر كاستى تلقّى مى كردند و در ادامه اين روند، انتقادها و نقدهاى از سرِ دلسوزى و سازنده را اهانت تلقّى مى كردند و برخورد با آن را فرض مى دانستند.
از جمله زيباترين و هيجانبارترين اقدامات علوى در تصحيح فرهنگ عمومى، مبارزه با چاپلوسى و تملّق گويى و تأكيد بر لزوم نقد و انتقاد سازنده است.
امام، از كارگزاران خود مى خواست تا نزديكان، مشاوران و همراهان خود را از كسانى برگزينند كه در حقگويى، صراحت بيشترى داشته باشند و با آنان، به گونه اى رفتار كنند كه هرگز به تملّق روى نياورند و از نقد و انتقاد، تن نزنند و در ستايش، افزونگويى نكنند. خود نيز با هر گونه مديحه سرايى، به شدّت و با قاطعيت و علنى مبارزه مى كرد و برثناگويان، طعن مى زد و از مردم مى خواست به پاس آنچه به عنوان وظايف الهى انجام داده است، از او ستايش نكنند، تملّق نپراكنند، و به جاى اين همه، اگر به برنامه هاى او انتقادى دارند و رفتار او را قابل نقد مى دانند، خيرخواهانه بگويند و با او چونان جبّاران، سخن نگويند.
جالب توجه و قابل تأمّل آن كه اميرمؤمنان عليه السلام ، اجازه انتقاد به خود را نه در شرايط عادى حكمرانى، بلكه در بحرانى ترين ايّام زمامدارى، يعنى در بحبوحه جنگ صفّين، مطرح كرده است.
داستان بدين سان بود كه امام، ضمن يك سخنرانى هيجان انگيز، مطالبى را درباره


سياست نامه امام علي عليه السلام
46

است. چه زيباست كلام او كه جامعه جاهلى را نماد جهل گسترى و دانش كُشى مى داند، كه بى گمان، جامعه نبوى، علوى و الهى بايد جز آن باشد. ۱

۲ . تصحيح فرهنگ عمومى

از جمله سياست هاى والا، برجسته و ارجمند علوى، مبارزه با سنّت هاى باطل، شيوه هاى ناهنجار، روش هاىِ ناشايسته، و تأكيد بر شيوه هاى پسنديده و روش هاى بايسته و در يك جمله، تصحيح فرهنگ عمومى است. على عليه السلام به كارگزاران نيز سفارش مى كرد كه هر چيزى را به بهانه وامانده از گذشته بودن، از جامعه نزدايند، به دقّت بنگرند و از سنّت هاى سازنده و انسانى حمايت كنند و با شيوه ها و سنّت هاى غلط، مبارزه كنند و هرگز استمرار و گسترش آن را برنتابند.

۳ . نقد ، آرى! چاپلوسى ، هرگز!

انتقاد، حقّى است كه بدان وسيله، ساير حقوق احيا مى گردد و از استبداد ـ كه خطرناك ترين آفت حكومت هاست ـ ، پيشگيرى كند.
در جامعه اى كه انتقاد، آزاد است و مردم مى توانند ضعف ها و كاستى هاى مديريت حاكم را بازگو كنند، دولت مردان، بهتر مى توانند نقاط ضعف كارهاى خود را مشاهده كنند و با فساد و بى عدالتى، مبارزه نمايند و خدمات ارزنده اى ارائه دهند.
از سوى ديگر، با نبودن انتقاد، زمينه براى رشد چاپلوسان و تملّق گويان، باز مى شود؛ نقاط ضعف سياست ها و برنامه ها و اقدامات دولت مردان، پنهان مى ماند و در نتيجه، فساد و تباهى و بى عدالتى در دستگاه هاى دولتى رشد مى نمايد و به سقوط حكومت ها مى انجامد.

1.نهج البلاغة ، خطبه ۲ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4466
صفحه از 435
پرینت  ارسال به