39
سياست نامه امام علي عليه السلام

چنين است كار و بار سياستمداران حرفه اى، كه اگر دروغگويى، فريب و دو رويى از دايره سياست آنان حذف شود، چيزى از آن باقى نخواهد ماند. سياستِ علوى، دقيقا در تضاد با اين شيوه است. در نگاه او، صداقت، نخستين شرط سياستمدارى است. اگر صداقت از مجموعه كُنش ها و رويارويى هاى سياستمداران با مردم حذف شود ، حق مدارى، قانونگرايى، حقوق بشر، عدالت اجتماعى و. .. بى معنا خواهد بود و پوچ. به ديگر سخن، همه اينها در صورت نبود صداقت، شعارهايى خواهند بود به قصد فريب مردم و ابزارى براى تجاوز بيشتر به حقوق آنان.
در سياست علوى، بهره گيرى از شيوه وارونه سازى ، تنها در جنگ، مجاز خواهد بود، با قيدها، ويژگى ها و چارچوب هايى كه بدان اشاره خواهد شد و به هنگام سخن گفتن از «سياست نظامى امام»، چگونگى آن را بيان خواهيم كرد.

۲ . حق مدارى

حق محورى، مظهر صداقت سياسى در حكومت علوى است. حق مدارى، جلوه والاى استوارْ گامى آن بزرگوار در صداقت سياسى است. حقگرايى و حق مدارى، در جاى جاىِ حكومت كوتاه آن بزرگوار، به روشنى پيداست. على عليه السلام جز به حق نمى انديشد و آهنگى جز احقاق حق ندارد. فرياد او براى احقاق حق است، و سكوتش براى ايجاد زمينه هايى در جهت پاسدارى از حق. آموزه هاىِ آن بزرگوار در اين زمينه، بسى تأمّل برانگيز و تنبّه آفرين است. كم نبودند كسانى كه از حقّ و حق مدارى سخن مى گفتند؛ امّا چون منافع شخصى، گروهى و مسلكى آنان با شعارهايشان روياروى مى شد، تأويل ها و توجيه ها، حق را به مسلخ مى برد؛ و شگفتا از استوارى على عليه السلام بر حق مدارى. در نگاه او اجراى حق، «اصل» است. پس بايد بر همگان روا شود: دوستان، نزديكان، خودى ها و غيرخودى ها و. ..


سياست نامه امام علي عليه السلام
38

۱ . صداقت در سياست

صداقت را بنيادى ترين اصل سياست هاى مديريتى على عليه السلام مى توان شمرد. سياستمداران، در گذرگاه تاريخ، غالبا با مردمان رو راست نبوده اند و آنچه را با مردم درميان نهاده اند، آن چيزى نبوده كه بدان انديشيده و عمل كرده اند. على عليه السلام صداقت و رو راستى با مردمان را اصل قويم حاكميتش قرار داده بود و از آغازين روزها تا لحظه هاى شهادت، بر آن استوار مانْد. بى گمان، صداقت، از مهم ترين عوامل جاذبه هاى جاودانى حكومت على عليه السلام بر دل ها و بر رواق تاريخ بوده است، و نيز مرز روشن و فرقِ فارق سياست علوى و اموى.
در فرهنگ امويان، صداقتْ بى معناست، و وارونه گويى، دروغپردازى و تزوير ، درونْ مايه سياست آنان است. چنان كه اشاره كرديم و براى كسانى كه اندكى با تاريخ سياستْ آشنا باشند، روشن است، اكثرسياستمداران گذشته، از سياست، جز واژگون سازى واقعيت و دروغپردازى در برخوردها، تلقّى ديگرى نداشتند. گزارش خاطره اى در اين زمينه از علوى انديشِ عرصه سياست در تاريخ معاصر، حضرت امام خمينى(ره)، بس گويا و جالب است. آن بزرگوار، پس از اوّلين حركت توفنده اش عليه حاكميت ستم، دستگير شده بود. يكى از سرانِ حكومت، با ايشان ملاقات مى كند و در مورد سياست، با امام(ره) سخن مى گويد. گزارش امام(ره) از سخنان او چنين است:
[ اوگفت] سياست، عبارت از بد ذاتى، دروغگويى و... خلاصه، پدرسوختگى است ، و اين را بگذاريد براى ما !
امام خمينى(ره) در ادامه مى فرمايد:
راست هم مى گفت . اگر سياست از اينهاست ، مخصوص آنها مى باشد . ۱

1.ولايت فقيه : ۱۹۲ ـ ۱۹۳ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4224
صفحه از 435
پرینت  ارسال به