۴۰۷.وقعة صفين :على عليه السلام ، گروهى را فرستاد تا سرچشمه آب را بر معاويه ببندند . معاويه هم ضحّاك بن قيس فهرى را با جمعيتى به سوى آنان گسيل داشت و آنان را پراكنده ساختند .
ديده بانان على عليه السلام آمدند و آنچه را رخ داده بود، گزارش دادند . پس على عليه السلام به يارانش فرمود : «اينك چه بايد بكنيم؟».
گروهى گفتند : اين كار، و گروهى گفتند : آن كار. وقتى اختلاف نظر آنان را ديد، فرمان داد تا صبحگاهان به سوى معاويه هجوم بَرَند و آنان را بامدادان، به نبرد (نبرد صفّين) سوق داد و شاميان، شكست خوردند. ۱
۴۰۸.أنساب الأشراف :ديده بان على بن ابى طالب عليه السلام در شام، نزد او آمد و گزارش بُسر را به وى داد . گفته شده كه اين شخص، قيس بن زرارة بن عمرو بن حطيان همدانى بود . قيس، ديده بان على عليه السلام در شام بود و اخبار را برايش مى نوشت . ۲
۴۰۹.امام على عليه السلام ـ از نامه اش به عبد اللّه بن بديل ـ :و بپرهيز از برخورد با لشكر دشمن ، تا به سوى تو آيم ! و ديده بانان را به سويشان گسيل دار و بايد همراه آنان ، سلاحى باشد كه بتوانند با آن پيكار كنند. ديده بانان ، بايد دليرانِ سپاه باشند ؛ چرا كه ترسوها گزارش درست برايت نياورند . خودت و هركه با توست ، با اذن خدا به دستوراتم پايبند باشيد. والسلام! ۳
۴۱۰.الفتوح ـ در گزارش جنگ صفين ـ :مردى از قبيله حِميَر ، به نام حصين بن مالك با معاويه بود كه با على بن ابى طالب عليه السلام مكاتبه داشت و او را بر اسرار معاويه آگاه مى ساخت. ۴
ر . ك : ص ۳۶۷ (آموزش سپاهيان) .