همان را امضا كن؛ زيرا هر حكمى كه مورد اختلاف شهروندان است، به امام ارجاع مى شود و بر امام است كه از خدا يارى جويد و در برپادارى حدود و وا داشتن شهروندان به فرمان خدا بكوشد، و نيرويى جز به خداوند نباشد. ۱
۳۹۲.امام على عليه السلام ـ در نكوهش اختلاف عالمان در فتوا ـ :بر يكى از آنان، واقعه اى در حوزه يكى از احكام ، عرضه مى گردد و او بر پايه رأى خود، در آن حكم مى كند. آن گاه، همان واقعه بر ديگرى عرضه مى گردد و او برخلاف اوّلى حكم مى كند. آن گاه، قُضاتْ نزد پيشوايى كه آنان را به قضاوت گمارده ، جمع مى شوند و او رأى همه را درست مى داند، با آن كه خدايشان يكى است ، پيامبرشان يكى است، و كتابشان يكى است.
آيا خداوند سبحان به آنان دستور داد كه اختلاف كنند و آنان، پيروى كردند؟! يا آن كه خداوند، از اختلافْ بازشان داشت و آنان نافرمانى كردند؟ آيا خداوند سبحان، دينى ناتمام فرو فرستاد و از آنان براى تكميلش كمك جُست؟! يا آنان با خداوند، شريك اند و رواست كه نظر دهند و بر خداوند است كه بپذيرد؟! يا آن كه خداوند سبحان، دينِ كاملى فرو فرستاد وپيامبر صلى الله عليه و آله در رساندنش كوتاهى كرد؟! چراكه خداوند سبحان مى گويد: «مَّا فَرَّطْنَا فِى الْكِتَـبِ مِن شَىْ ءٍ ؛ ۲ ما در آن كتاب، چيزى را فروگذار نكرديم»، و در آن كتاب، تبيين هر چيزى است و [ خداوند] ياد كرد كه پاره اى از قرآن، پاره ديگرش را تصديق مى كند و در آن، اختلافى نيست و فرمود: «وَلَوْ كَانَ مِنْ عِندِ غَيْرِ اللَّهِ لَوَجَدُواْ فِيهِ اخْتِلَـفًا كَثِيرًا ؛ ۳ اگر از نزد غير خدا بود، در آن اختلاف فراوان مى يافتند»، و قرآن، ظاهرى زيبا و باطنى ژرف دارد، شگفتى هايش سپرى نگردد، غرايب آن به پايان نرسد، و تاريكى ها جز بدان زدوده نشوند. ۴