دهند . به خدا سوگند ، چيزى ندارم ، مگر آن كه برخى از حيواناتى را كه در خانه نگهدارى مى كنم ، بفروشم.
به او فرمود : «نه ؛ به خدا سوگند ، چيزى (سهمى) برايت [ در بيت المال] نمى بينم، مگر آن كه دستور دهى عمويت دزدى كند و به تو ببخشد!». ۱
۵ / ۱۵ ـ ۵
نوه امام
۲۷۹.أنساب الأشراف ـ به نقل از مسلم صاحب الحناء ـ :وقتى على بن ابى طالب عليه السلام از جنگ جمل فارغ شد ، به كوفه آمد و وارد بيت المال شد .. . آن گاه ، دختر حسن يا حسين عليهماالسلام آمد . پس چيزى از آن جا برداشت . [ على عليه السلام ] به دنبالش رفت ، دستش را باز كرد و آن را از او گرفت .
گفتيم : اى امير مؤمنان! او را در بيت المال ، حقّى است!
فرمود : «وقتى پدرش سهمش را گرفت . هرچه قدر خواست ، به او ببخشد» . ۲
۵ / ۱۵ ـ ۶
خواهر امام
۲۸۰.الاختصاص:خواهر على عليه السلام اُمّ هانى ، دختر ابوطالب ، بر او وارد شد. به وى بيست درهم بخشيد.
امّ هانى ، از برده غير عربِ آزاد شده اش پرسيد: امير مؤمنان چه قدر به تو داد؟
گفت: بيست درهم.
امّ هانى ، خشمناك بازگشت.
على عليه السلام به وى گفت: «بازگرد. خداوند ، تو را رحمت كند! ما در كتاب خداوند ،