عراقيان، بيش از اين است.
فرمود: «بدان ، به خداوند سوگند كه از روى بخل، بر آن مهر نمى زنم؛ بلكه به اندازه اى كه مرا بى نياز كند، خريدارى مى كنم؛ چرا كه مى ترسم اگر زياد باشد، چيز ديگرى در آن، داخل گردد از اين رو ، از آن مراقبت كنم ۱ ، و ناخوش دارم كه به معده ام،جز غذاى پاكيزه وارد كنم. به درستى كه در حضور مردم، چاره اى نداشتم جز اين كه آنچه گفتم، به تو گويم. آنان، مردمى حيله گرند؛ ولى اينك به تو فرمان مى دهم كه چگونه با آنان رفتار كنى، كه اگر بدان شيوه رفتار كنى [ رهايى يابى]؛ وگرنه، جز من ، خداوند تو را مؤاخذه خواهد كرد . اگر به من خبر رسد كه خلاف آنچه به تو فرمان داده ام، رفتار كرده اى، تو را بركنار كنم. خوراكى هايى كه روزمرّه مى خورند،و پوشاك زمستان و تابستان آنها را مفروش (مَسِتان) و براى گرفتن درهمى، كسى را تازيانه مزن و او را رسوا مساز كه ما بدين امر، مأمور نيستيم، و چارپايى را كه بدان كار كنند، مفروش؛ چرا كه ما مأموريم تا زيادى را از آنها بستانيم».
گويد كه گفتم : در اين صورت ، همان گونه كه رفته ام، بازگردم!
فرمود: «گرچه چنين كنى».
گويد: رفتم و بدان گونه كه فرمان داده بود، در پى جمع آورى ماليات بودم. سوگند به خداوند كه بازگشتم و آنچه نزدم بود، حتى يك درهم را، به وى دادم. ۲
۲۱۰.امام على عليه السلام ـ از نامه اش به يكى از كارگزاران كه او را براى مالياتْ فرستاده بود ـ :فرمان مى دهم او را به تقواى الهى در امور پنهانى و كارهاى ناپيدا، آن جا كه گواهى جز خداوند، و نماينده اى جز او حضور ندارد.
و فرمان مى دهم او را كه در آشكار به كارى از اطاعت خدا نپردازد كه در پنهان ، با آن مخالفت مى ورزد؛ و هر آن كس كه پنهان و آشكار، و رفتار و گفتارش تفاوت