247
سياست نامه امام علي عليه السلام

از بند رهانيد. تو براى ما انتخاب كن و انتخابت را به اجرا گذار و هرگونه مى خواهى فرمان ده و آن را به اجرا درآور؛ چرا كه تو گوينده اى هستى كه سخنش را باور كنند، و حكمرانى كامياب، و فرمانروايى بهره مند از نعمت هاى الهى هستى. نافرمانى ات را در هيچ زمينه اى روا نمى دانيم و هيچ دانشى را با دانش تو نمى سنجيم كه جايگاهت نزد ما بس بزرگ است و فضيلتت در جان ما بس والا ـ : كسى كه جلال خدا در جانش بزرگ است و منزلتش در دلِ او ستُرگ ، سزاست كه به سبب اين بزرگى ، هر چه جز خداست ، نزد او خُرد باشد ، و سزاوارترين كس بدين آن بُود كه نعمت هاى الهى بر او بزرگ باشد و احسانش نيكو ؛ زيرا نعمت خداوند ، بر كسى فزونى نيابد، جز آن كه حقّ خداوند ، بر او بزرگ گردد.
به درستى كه پست ترين خوى زمامداران ، نزد مردمان نيك ، آن است كه گمان رود كه آنان ، فخرفروشى را دوست مى دارند ، و كارِ آنان را بر پايه خودبينى نَهند. برايم ناگوار است كه در خاطرِ شما بگذرد كه من ستايش [ از جانب شما] و شنيدن ثناگويى را دوست دارم. سپاسْ خدا را كه چنين نيستم و اگر ستايشْ دوست بودم ، آن را وا مى نهادم ، به سبب فروتنى در پيشگاه خداىِ سبحان ، از بزرگى و بزرگوارى اى كه تنها او بدان سزاوار است؛ و چه بسا مردم ، ستايش پس از سختى را شيرين بدانند.
مرا به نيكى نستاييد تا خود را نزدِ خداوند و شما، از عهده حقوقى كه تاكنون ادا نكرده ام و واجب هايى كه بر من است، بيرون سازم. پس با من چنان كه با سركشان سخن گويند ، سخن مگوييد و چونان كه با تيزخويان كنند ، از من كناره مگيريد. با ظاهرسازى و سازش با من رفتار مكنيد و گمان مبريد كه شنيدن حق ، بر من گران است ؛ و نمى خواهم كه مرا بزرگ انگاريد ، در آنچه كه شايسته من نيست. همانا كه آن كه سخن حق بر او گران آيد ، يا عرضه عدالت بر او دشوار بُود ، عمل به حق و عدالت ، بر او دشوارتر باشد.
پس ، از گفتن حق و رايزنى در عدالت ، خوددارى مكنيد، كه من نه برتر از آنم كه


سياست نامه امام علي عليه السلام
246

است و براى مؤمن ، خوارى». ۱

۱۶۲.امام صادق عليه السلام :امير مؤمنان ، سواره بيرون شد و يارانش پياده به دنبالش راه افتادند. به سوى آنان برگشت و فرمود: «كارى داريد؟».
گفتند: نه اى اميرمؤمنان! ولى دوست مى داريم با تو پياده حركت كنيم.
پس به آنان فرمود: «بازگرديد؛ زيرا پياده رفتن پياده به همراه سواره ، براى سواره فسادانگيز است و براى پياده ، خوارى است».
[ گزارش دهنده] گفت: امام على عليه السلام بار ديگر سوار شد وآنان به دنبالش پياده، راه افتادند. سپس فرمود: «بازگرديد؛ زيرا صداى كفشْ پشت سرِ مردان ، براى دل هاى نابخردان ، فسادانگيز است». ۲

۴ / ۵

انتقاد ، نه ستايش!

۱۶۳.امام على عليه السلام ـ در عهدنامه اش به مالك اشتر ، پس از بازگويى ويژگى هاى محرمان شايسته ـ :اينان را خاصّ خلوت ها و مجلس هايت كن. سپس آن كس را بر ديگران بگزين كه سخن تلخِ حق را به تو بيشتر بگويد و در آنچه خداوند از دوستانش نمى پسندد و به گونه اى از تو سر مى زند، كم تر يارى ات دهد؛ و به پارسايان و راستگويان بپيوند و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند ، و با ستودن كار بيهوده اى كه نكرده اى ، خاطرت را شاد ننمايند كه ستودنِ فراوان ، خودپسندى آرَد و به خودخواهى وا دارد. ۳

۱۶۴.امام على عليه السلام ـ در پاسخ كسى كه گفت:تو امير مايى و ما فرمانبران تو. به واسطه تو خداوند ما را از خوارى بيرون آورد و با عزت بخشيدن به تو بندگانش را

1.نهج البلاغة : حكمت ۳۲۲ ، وقعة صفّين : ۵۳۱ ، المعيار والموازنة : ۱۹۳ .

2.المحاسن : ۲ / ۴۷۰ / ۲۶۳۲ ، الكافى : ۶ / ۵۴۰ / ۱۶ ، تحف العقول : ۲۰۹ .

3.نهج البلاغة : نامه ۵۳ ، تحف العقول : ۱۲۹ ، بحار الأنوار : ۳۳ / ۶۰۲ / ۷۴۴ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4333
صفحه از 435
پرینت  ارسال به