گفت: فرزندم ، و او شاعر است.
فرمود: «به وى قرآن بياموز كه برايش از شعر ، بهتر است». ۱
۱۵۳.امام على عليه السلام ـ از نامه وى به قُثَم بن عباس كه كارگزار وى در مكّه بود ـ :پس از حمد خدا ؛ حج را براى مردم به پا دار و به آنان روزهاى خداوند را يادآورى كن ، و بامداد و شامگاه برايشان بنشين ، به استفتاكنندگان فتوا ده، نادان را تعليم كن ، و با دانشمند ، مذاكره نما. ۲
۱۵۴.امام على عليه السلام ـ در پاسخ پرسش كننده اى كه از مشكلى پرسيده بود ـ :براى فهميدن بپرس ، نه براى چون و چرا كردن ، كه نادانِ آموزنده ، همانند داناست ، و داناى بيرون از انصاف ، همانند نادانِ پُر چون و چراست. ۳
۱۵۵.امام على عليه السلام ـ در پاسخ مردى كه از او خواست تا ايمان را برايش معرّفى كند ـ :چون فردا شود ، نزد من آى تا در حضور مردم ، برايت بازگويم كه اگر سخنم را فراموش كردى ، ديگرى آن را به خاطر بسپارد؛ زيرا كه سخن ، چون شكارِ رَمَنده است. يكى آن را به دست آرَد و ديگرى از دست دهد . ۴
۴ / ۲
بازداشتن از برهم زدن سنّت هاى پسنديده
۱۵۶.امام على عليه السلام ـ در عهدنامه اش به مالك اشتر ـ :و آيين پسنديده اى را بر هم مزن كه بزرگان اين امّت ، بدان رفتار نموده اند و بدان وسيله ، الفت و پيوستگى به هم آمده است و شهروندان ، بر آن پايه ، سازش كرده اند؛ و آيينى را مَنِه كه به چيزى از سنّت هاى نيك گذشته ، زيان رسانَد ، تا پاداش ، از آنِ سنّت گذار باشد و گناهش بر تو مانَد كه آن را شكسته اى... و بر تو واجب است به خاطر داشته باشى كه آنچه بر
1.شرح نهج البلاغة : ۱۰ / ۲۱ ، كنز العمّال : ۲ / ۲۸۸ / ۴۰۲۶ .
2.نهج البلاغة : نامه ۶۷ ، بحار الأنوار : ۳۳ / ۴۹۷ / ۷۰۲ .
3.نهج البلاغة : حكمت ۳۲۰ ، عيون الحكم والمواعظ : ۱۳۲ / ۲۹۸۰ ، بحار الأنوار : ۱ / ۲۲۲ / ۷ .
4.نهج البلاغة : حكمت ۲۶۶ ، بحار الأنوار : ۲ / ۱۶۰ / ۸ .