۳ / ۱۵
پيوند درشتى و نرمى
۱۴۲.امام على عليه السلام ـ در نامه اش به يكى از كارگزارانش ـ :پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانان شهر تو به سبب درشتى ، سختى ، ستم و تحقير كردنشان ، از تو شكايت دارند. من در كارشان نگريستم. آنان را به خاطر شركشان شايسته اين نيافتم كه نزديك شوند ، و نيز به خاطر پيمانشان [ و در پناه اسلام بودن] شايسته نيست آنان رانده شوند. پس درباره آنان، درشتى ونرمى را درهم آميز وميان درشتى و مهربانى با آنان، در چرخش باش، و ميان تقريب و نزديك كردن و دور كردن و راندن ، جمع كن، إن شاء اللّه ۱ ! ۲
۱۴۳.تاريخ اليعقوبى:على عليه السلام به عمر بن مسلمه اَرحبى نوشت : پس از حمد و سپاس خداوند؛ دهقانانِ منطقه ات ، از درشتى ات شكايت كرده اند و من در كار آنان نگريستم و خيرى نديدم. بايد موضع تو ميانه باشد : نرمى اى آميخته با درشتى . [ البته] بدون ستم و كم گذاشتن. چرا كه آنان ، گرچه با خوارى ، ما را به سر و سامان مى رسانند . پس حقى را كه بر آنان دارى از ايشان با خوارى بستان و غيرِ خدا را دوست مگير. خداوند عز و جل فرموده است: «لاَ تَتَّخِذُواْ بِطَانَةً مِّن دُونِكُمْ لاَ يَأْلُونَكُمْ خَبَالاً ؛ ۳ از غيرِ خودتان دوست و هم راز مگيريد. آنان از هيچ نابكارى در حقّ شما كوتاهى نورزند» و خداوند عز و جل درباره اهل كتاب فرموده است: «لاَ تَتَّخِذُواْ الْيَهُودَ وَالنَّصَـرَى