نيروهاى مقابل نيز قرار نگرفت و به گفته امام ، از كسانى بود كه :
خَذَلُوا الحَقَّ ولَم يَنصُرُوا الباطِلَ . ۱
دست از يارى حق كشيدند و باطل را نيز يارى ندادند .
برخى از اسناد تاريخى ، نشان دهنده آن است كه او در فرجام زندگى ، بر سهل انگارى خود و يارى نكردن على عليه السلام ، عميقاً تأسّف مى خورد و مى گفت :
ما آسي عَلى شَيءٍ إلاّ أنّي لَم اُقاتِل مَعَ عَلِيٍّ الفِئَةَ الباغِيَةَ . ۲
بر هيچ چيز تأسّف نمى خورم ، جز آن كه به همراه على ، با گروه طغيانگر نجنگيدم .
البته برخى از منابع ، مراد از «فئة باغية» در كلام وى را خوارج ۳ يا حَجّاج ۴ يا ابن زبير ۵ دانسته اند كه با توجه به قيد : «مع علىّ» در نصّى كه بدان اشاره شد ، جايى براى احتمالات ديگر نيست .
او مى گفت : هركس مرا به نماز فراخواند ، از او پيروى مى كنم ، از هر گروه كه باشد و از كسى كه مرا به جنگ بخواند ، پيروى نمى كنم . ۶
در حاكميت و اطاعت از حاكم نيز او به «قانون غلبه» باور داشت و مى گفت : حكومت ، حق كسى است كه بر مردم ، تسلّط و غلبه يابد . ۷
چنين بود كه چون على عليه السلام در بيعت بر آزادى و اختيار مردم ، تأكيد مى كرد و مى گفت : «با اجبار ، هيچ كس را بر اطاعت از خويش وادار نمى كنم» ، عبد اللّه ، از
1.نهج البلاغة : حكمت ۱۸ ، الاستيعاب : ۲ / ۱۷۳ / ۹۶۸ .
2.المستدرك على الصحيحين : ۳ / ۶۴۳ / ۶۳۶۰ ، الاستيعاب : ۳ / ۸۳ / ۱۶۳۰ .
3.فتح البارى : ۱۲ / ۲۸۶ .
4.الطبقات الكبرى : ۴ / ۱۸۵ و ۱۸۷ ، تاريخ دمشق : ۳۱ / ۱۹۷ ، سير أعلام النبلاء : ۳ / ۲۳۲ / ۴۵ .
5.السنن الكبرى : ۸ / ۲۹۸ / ۱۶۷۰۶ ، تاريخ دمشق : ۳۱ / ۱۹۳ ، سير أعلام النبلاء : ۳ / ۲۲۹ / ۴۵ .
6.الطبقات الكبرى : ۴ / ۱۶۹ ، حلية الأولياء : ۱ / ۳۰۹ ، تاريخ دمشق : ۳۱ / ۱۹۱ .
7.الطبقات الكبرى : ۴ / ۱۴۹ ، الاستيعاب : ۳ / ۴۷۲ / ۲۴۶۴ .