167
سياست نامه امام علي عليه السلام

شد ، او گفت : اى گروه انصار! ياوران خداوند باشيد . [ اين سخن را ]دو بار تكرار كرد . ابو ايّوب در پاسخش گفت : تو او را يارى نمى كنى ، مگر بدان جهت كه نخل هاى بى شمار ، در اختيارت گذارد .
و امّا كعب بن مالك ، پس عثمان او را در گردآورى زكات منطقه مُزينه به كار گرفت و آنچه را از مردم آن منطقه گرفته بود ، به وى بخشيد . ۱

۴۲.وقعة صفّين ـ به نقل از عمر بن سعد ـ :عبداللّه بن عمر ، سعد بن ابى وقّاص و مغيرة بن شعبه، با عدّه اى كه آنان را همراهى مى كردند، و همگى از على عليه السلام كناره گرفته بودند، بر وى وارد شدند و درخواست كردند كه سهم آنان را بپردازد (اينان ، كسانى بودند كه از رفتن به جنگ صفين و جمل ، سر باز زدند). على عليه السلام به آنان فرمود: «چه چيزى شما را به كناره گيرى از من، واداشت؟».
گفتند : عثمان كشته شد و نمى دانيم خونش به حق ريخته شد يا نه؟ او حوادثى پديد آورد و شما او را توبه داديد و او هم توبه كرد . آن گاه به هنگام كشته شدن ، در كشتن او داخل شديد. نمى دانيم در اين كار، درست عمل كرديد يا به خطا رفتيد ، با آن كه اى اميرمؤمنان! از برترى ، سابقه[ ات در اسلام ]و هجرت تو آگاهيم .
آن گاه على عليه السلام فرمود : «آيا نمى دانيد كه خداوند عز و جل شما را فرمان داد كه امر به معروف كنيد و از منكر ، نهى كنيد و فرمود : وَ إِن طَـآلـءِفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِينَ اقْتَتَلُواْ فَأَصْلِحُواْ بَيْنَهُمَا فَإِنم بَغَتْ إِحْدَلـهُمَا عَلَى الْأُخْرَى فَقَـتِلُواْ الَّتِى تَبْغِى حَتَّى تَفِىءَ إِلَى أَمْرِ اللَّهِ ؛ ۲ اگر دو طايفه از مؤمنان با هم بجنگند ، ميان آن دو را اصلاح دهيد ، و اگر [ باز] يكى از آن دو بر ديگرى تعدّى كرد ، با آن [ طايفه اى] كه تعدّى مى كند ، بجنگيد تا به فرمان خدا باز گردد ؟» .
سعد گفت : اى على! به من شمشيرى ده كه كافر را از مؤمن باز شناسد . مى ترسم مؤمنى را بكشم و داخل آتش گردم !

1.تاريخ الطبرى : ۴ / ۴۲۹ ، الكامل فى التاريخ : ۲ / ۳۰۳ .

2.حجرات ، آيه ۹ .


سياست نامه امام علي عليه السلام
166

بود ، و امّا مروان ؛ پس پدر او را سرزنش كردى و از عثمان ، هنگامى كه وى را به خود نزديك كرد ، عيبجويى نمودى . . . [ از اين رو] با يكديگر پيمان بستيم [ كه در صورتى با تو بيعت كنيم] كه آنچه كرده ايم، [ كيفرش را] از ما بردارى ، و آنچه در دست ماست ، بر ما ببخشى و قاتلان رفيق ما (عثمان) را به قتل برسانى .
على عليه السلام خشمگين شد و فرمود : «امّا اين كه گفتى من نزديكان شما را كشتم ، [ بدانيد كه] حق ، نزديكان شما را كشت . امّا اين كه از آنچه كرده ايد ، دست بردارم ، من حق وانهادن حق خدا را ندارم ؛ و امّا اين كه آنچه در دست شماست ، بر شما ببخشم ، پس در آنچه از آنِ خداوند و مسلمانان است ، عدالت ، شما را فرا مى گيرد .
و امّا كشتن قاتلان عثمان ؛ اگر امروز كشتن آنها بر من لازم باشد ، فردا مبارزه با آنان نيز ، بر من لازم خواهد بود . ليكن به سود شماست كه بر كتاب خدا و سنّت پيامبر خدا وادارتان سازم. آن كه حق بر او تنگ باشد ، باطل برايش تنگ تر است ، و اگر مايليد ، به پيشگامانتان بپيونديد» .
آن گاه مروان گفت : با تو بيعت مى كنيم و همراهت مى مانيم تا ببينى و ببينيم [ چه خواهد شد] . ۱

۴۱.تاريخ الطبرى ـ به نقل از عبداللّه بن حسن ـ :آن گاه كه عثمان كشته شد ، انصار با على عليه السلام بيعت كردند ، جز تعدادى اندك ، مانند : حسّان بن ثابت ، كعب بن مالك ، مسلمة بن مخلّد ، ابوسعيد خُدرى ، محمّد بن مسلمه ، نعمان بن بشير ، زيد بن ثابت ، رافع بن خديج ، فضالة بن عبيد و كعب بن عجره . اينان ، عثمانى (پيروان عثمان) بودند .
سپس مردى به عبداللّه بن حسن گفت : چگونه اينان از بيعت على عليه السلام سر باز زدند ، با آن كه عثمانى بودند؟
پاسخ داد : امّا حَسّان ، شاعر است و بى تفاوت كه چه مى كند ؛ و امّا زيد بن ثابت ، پس عثمان او را سرپرست ديوان و بيت المال نمود . هنگامى كه عثمان محاصره

1.تاريخ اليعقوبى : ۲ / ۱۷۸ ، الفتوح : ۲ / ۴۴۲ و ۴۴۳ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4588
صفحه از 435
پرینت  ارسال به