165
سياست نامه امام علي عليه السلام

است و راهى جز راه مسلمانان را پيروى كرده است . بيعت شما با من ، ناگهانى و بى انديشه نبود و انگيزه شما و من ، يكى نيست . من شما را براى خدا مى خواهم و شما مرا براى خود مى خواهيد . به خدا سوگند ، براى دشمنان ، خيرخواهى مى كنم و نسبت به ستمديدگان ، انصاف به خرج مى دهم .
به من از سعد ، ابن مسلمه ، اسامه ، عبداللّه و حسّان بن ثابت ، مطالبى رسيده كه آن را نمى پسندم . خداوند ، ميان من و آنان [ داور] است . ۱

۳۹.مُروُج الذهب:سعد ، اسامة بن زيد ، عبداللّه بن عمر و محمد بن مسلمه ، از كسانى بودند كه از بيعت با على بن ابى طالب عليه السلام سر باز زدند و از بيعت با وى خوددارى كردند . اينان و گروهى ديگر ، از كناره گيرندگان [ از بيعت ]بودند و دليل آنان ، اين بود كه گفتند : اين [ بيعت] ، فتنه است .
گروهى ديگر به على عليه السلام گفتند : به ما شمشيرهايى بده تا همراه تو نبرد كنيم كه اگر بر مؤمنان فرود آورديم ، در آنها كارگر نباشد و در جسم هايشان فرو نرود ، و اگر بر كافران فرود آوريم ، بر بدن هايشان فرو رود!
على عليه السلام از اينان رو گردانْد و اين آيه را تلاوت كرد : «وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لأََّسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ؛ ۲ و اگر خداوند در آنان ، خيرى مى يافت ، قطعاً شنوايشان مى ساخت ، و اگر آنان را شنوا مى كرد ، حتماً باز به حال اعراض ، روى بر مى تافتند» . ۳

۴۰.تاريخ اليعقوبى:مردمان ، جز سه نفر از قريش ، بيعت كردند : مروان بن حكم ، سعيد بن عاص و وليد بن عقبه كه سخنگوى گروه بود . او چنين گفت : اى مرد! تو نزديكان ما را كُشتى . امّا من؛ پدرم را در جنگ بدر، اسير كُشتى، و امّا سعيد؛ پس پدر او را در جنگ بدر كُشتى ، در حالى كه پدرش از چهره هاى درخشان قريش

1.الإرشاد : ۱ / ۲۴۳ ، المعيار والموازنة : ۱۰۵ ، الأخبار الطوال : ۱۴۰ . نيز ، ر . ك : نهج البلاغة : خطبه ۱۳۶ .

2.انفال ، آيه ۲۳ .

3.مروج الذهب : ۳ / ۲۴ .


سياست نامه امام علي عليه السلام
164

چرا كه آنها صريحاً اعلام مى كردند كه در جنگ ها با او همراهى نخواهند كرد ، و بيعت شمارى ديگر ، مانند : مروان ، سعيد بن عاص و وليد ، با انگيزه هاى سياسى بود . ۱ از اين رو ، به يك معنا مى توان اين جماعت را جزو متخلّفان از بيعت با امام شمرد؛ چون بيعت آنان ، بيعت واقعى و كاملى نبود و مى توان آنان را در صف بيعت كنندگان قرار داد ؛ چون مراسم رسمى بيعت را انجام دادند و بدين ترتيب ، جمع بين دو قول ، امكان پذير است .
احتمال ديگر اين است كه اينان ، در بيعت عام و فراگيرى كه در مسجد انجام شد ، از بيعت كردن، خوددارى كردند و بهانه هايى هم براى اين عمل خود ، تراشيدند ؛ ليكن پس از آن كه مراسم بيعت تمام شد و خلافت على عليه السلام استوار گشت ، آنان نيز به بيعت ، رغبت نشان دادند . گزارش مراجعه مروان و وليد و سعيد بن عاص كه پس از پايان بيعت عام ، به سراغ امام آمدند و پس از مباحثاتى ، با ايشان بيعت كردند و همچنين متن ديگرى كه از اعتراف عبداللّه بن عمر ، اسامه و سعد بر بيعت با امام على عليه السلام حكايت دارد ، شاهد بر اين ادّعاست .

۳۸.امام على عليه السلام ـ از سخنان ايشان به هنگام سر باز زدن عبداللّه بن عمر ، سعد بن ابى وقّاص ، محمد بن مسلمه ، حسّان بن ثابت و اسامه از بيعت ـ :اى مردم! با من بيعت كرديد بر آنچه با حاكمانِ پيش از من بيعت شده است . همانا اختيار ، براى مردم است ، پيش از آن كه بيعت كنند ؛ امّا هنگامى كه بيعت كردند ، اختيارى برايشان نيست . به درستى كه بر امام است كه استوارى و درستى پيشه سازد، و بر مردم است تسليم شدن و سازگارى .
اين ، بيعتى است عمومى . هر آن كس كه از آن رو گرداند ، از اسلام رو گردانده

1.مروان پس از شكست در جنگ جمل ، خواست تا با امام على عليه السلام بيعت كند . امام ، در ردّ بيعت او فرمود : «مگر پس از كشته شدن عثمان ، بيعت نكرد؟ مرا به بيعت وى نيازى نيست . آن ، دستِ يهودى است» نهج البلاغة : خطبه ۷۳ ، الخرائج والجرائح : ۱ / ۱۹۷ / ۳۵ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4610
صفحه از 435
پرینت  ارسال به