است و راهى جز راه مسلمانان را پيروى كرده است . بيعت شما با من ، ناگهانى و بى انديشه نبود و انگيزه شما و من ، يكى نيست . من شما را براى خدا مى خواهم و شما مرا براى خود مى خواهيد . به خدا سوگند ، براى دشمنان ، خيرخواهى مى كنم و نسبت به ستمديدگان ، انصاف به خرج مى دهم .
به من از سعد ، ابن مسلمه ، اسامه ، عبداللّه و حسّان بن ثابت ، مطالبى رسيده كه آن را نمى پسندم . خداوند ، ميان من و آنان [ داور] است . ۱
۳۹.مُروُج الذهب:سعد ، اسامة بن زيد ، عبداللّه بن عمر و محمد بن مسلمه ، از كسانى بودند كه از بيعت با على بن ابى طالب عليه السلام سر باز زدند و از بيعت با وى خوددارى كردند . اينان و گروهى ديگر ، از كناره گيرندگان [ از بيعت ]بودند و دليل آنان ، اين بود كه گفتند : اين [ بيعت] ، فتنه است .
گروهى ديگر به على عليه السلام گفتند : به ما شمشيرهايى بده تا همراه تو نبرد كنيم كه اگر بر مؤمنان فرود آورديم ، در آنها كارگر نباشد و در جسم هايشان فرو نرود ، و اگر بر كافران فرود آوريم ، بر بدن هايشان فرو رود!
على عليه السلام از اينان رو گردانْد و اين آيه را تلاوت كرد : «وَلَوْ عَلِمَ اللَّهُ فِيهِمْ خَيْرًا لأََّسْمَعَهُمْ وَلَوْ أَسْمَعَهُمْ لَتَوَلَّواْ وَّهُم مُّعْرِضُونَ ؛ ۲ و اگر خداوند در آنان ، خيرى مى يافت ، قطعاً شنوايشان مى ساخت ، و اگر آنان را شنوا مى كرد ، حتماً باز به حال اعراض ، روى بر مى تافتند» . ۳
۴۰.تاريخ اليعقوبى:مردمان ، جز سه نفر از قريش ، بيعت كردند : مروان بن حكم ، سعيد بن عاص و وليد بن عقبه كه سخنگوى گروه بود . او چنين گفت : اى مرد! تو نزديكان ما را كُشتى . امّا من؛ پدرم را در جنگ بدر، اسير كُشتى، و امّا سعيد؛ پس پدر او را در جنگ بدر كُشتى ، در حالى كه پدرش از چهره هاى درخشان قريش