105
سياست نامه امام علي عليه السلام

و گدازنده تر و تلخ تر از آنچه ياد شد، فقدان همدلى براى شنيدن اين مسائل و مصائب اجتماعى، و نبودِ هوشمندانى است كه امام عليه السلام اين همه را با آنان در ميان نهد. به ديگر سخن، على عليه السلام نمى تواند از دردها پرده برگيرد و بگويد كه با چه كسانى همراه است و بر چه مردمانى حكم مى راند؛ و چون آهنگ واگويى برخى از آنچه را كه با آن درگير است، با يكى از خواص خود (كميل) مى كند، دست او را مى گيرد و به صحرا مى برد و با اندوه و آه، بر اين واقعيت تلخ و گدازنده، تأكيد مى كند كه آنچه خواهد گفت، براى همگان، گفتنى نيست و بسيارى تاب شنيدن آن را ندارند، و اين كه هر انسانى از ظرفيت فكرى و روحى بيشترى برخوردار باشد، ارزشمندتر است و ... .
آن گاه، امام عليه السلام از راز حمايت نكردن مردم از خويش پرده بر مى گيرد و ريشه تمامى ناهنجارى ها و رويگردانى ها از اصلاحات و برنامه هاى اصلاحى خود را جهل مردم وپيروى ناآگاهانه آنان از خواصّ خيانتكار، معرّفى مى كند.

گامى فراتر در تبيين ريشه ها

روزى على عليه السلام در جمع خانواده و گروهى از خواص به سخن ايستاد و از مشكلات خود با مردمان، با صراحتى بيشتر سخن گفت و چرايى و چگونگى سر برآوردن فتنه را بيان نمود و ريشه هاى فتنه را روشن ساخت و از علل اختلاف در جامعه اسلامى آن روز، پرده برگرفت و نشان داد كه چرا مردم، با برنامه هاى اصلاحى او همسو نيستند و بازگرداندن شيوه حكومت و حاكميت را به سيره و سنّت نبوى برنمى تابند و از سياست هاى او حمايت نمى كنند. امام عليه السلام اين كلام بيداركننده را با كلامِ نبوى آغاز كرد كه فرموده بود:
ألا إنَّ أخوَفَ ما أخافُ عَلَيكُم اثنانِ: اِتِّباعُ الهَوى وطولُ الأَمَلِ . ۱

1.بنگريد به : ص ۲۰۴ (ح ۷۴) .


سياست نامه امام علي عليه السلام
104

امام على عليه السلام ، در اين بيان ارجمند، مردمان را در گزينش راه زندگى، به سه گروه تقسيم كرده است:
۱ . دانشورانى راه يافته: «عالم ربّانى»؛
۲ . جستجوگرانِ حق و راهيانِ رهايى از تاريكى و تباهى: «متعلّم على سبيل نجاة»؛
۳ . مردمانى كه نه راه درست و استوار را مى شناسند، و نه جهت حركت را مى دانند؛ بلكه تصميم بر حركت پيروى ناآگاهانه از خواص، آنان را جهت مى دهد. امام عليه السلام آنان را «هَمَجٌ رَعاع» ناميده است؛ مگس هاى خُردِ نشسته بر صورت چارپايان، و فرومايگان احمقى كه با هر بادى به سويى حركت مى كنند و بدون دستيابى به موضعى استوار، با هر جريانى به يك سو مى شوند.
در تحليل امام عليه السلام كسانى كه نه راه درست زندگى را مى دانند و نه به خود اجازه انديشيدن و دانستن مى دهند و از سرِ ناآگاهى، از ديگران پيروى مى كنند، مگس هايى را مانند كه گرداگرد نادان تر از خود، گِرد آمده اند و از آن، بهره مى جويند. اين گونه كسان، نه پايگاه فكرى استوارى دارند ونه در موضعى استوار، توانِ ايستادن دارند. ايشان، بدون توجّه به اين كه پيشرو آنان كيست و بدون دريافتن اين كه حق مى گويد يا باطل، تنها بدين جهت كه وجاهت و رياستى دارد و عنوان رياست قبيله را يدك مى كشد و يا عنوان رياست حزب را بر پيشانى دارد، يا به هر دليل ديگرى، در ذهن و جان خود ، احترامى ويژه براى او قائل اند و از او پيروى مى كنند، درستْ مانند توده مگسى كه به هر سو باد وزد، روانه مى شوند ، بدون اين كه چرايى حركت و جهت آن را دريابند.
براى على عليه السلام بسى رنج آور بود كه بخش عظيمى از مردم معاصر او، در گروه سوم، جاى داشتند. امير مؤمنان، با توده اى عظيم رو به رو بود كه نه اهل تشخيص بودند و نه در راه تحقيق.

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4522
صفحه از 435
پرینت  ارسال به