و خداوند ، پيمان و ذمّه خود را امانى قرار داده، و از روى رحمت خويش آن را ميان بندگان ، همگانى كرده است و آن را چون حريمى استوار ساخته ، تا در سايه اش بيارامند و بدان پناه بَرَند. پس در پيمان ، خيانت ، فريب و مكر ، راه ندارد.
و پيمانى مبند كه در آن براى بهانه تراشى جايى گذارى ، و پس از استوارى عهد و پيمان ، براى بر هم زدن آن ، به عبارت هاى دو پهلو تكيه مكن؛ و مبادا سختى پيمانى كه بر عهده ات افتاده ، تو را وا دارد كه به ناحق ، آن را بر هم زنى؛ چرا كه شكيبايى در كار دشوارى در آن ، كه اميد به گشايش دارى و پايان نيكويش را انتظار مى كشى، بهتر است از پيمان شكنى اى كه از پيامدهايش هراس دارى؛ و [ بپرهيز] از اين كه خداوند ، تو را بازخواست كند و در دنيا و آخرت نتوانى درخواست بخشش كنى. ۱
۱۰ / ۳ ـ ۵
گزاردن امانت
۶۴۷.امام على عليه السلام :امانت را به آن كه شما را امين شمُرَد ، بازگردانيد؛ گرچه قاتلان فرزندان پيامبران باشند. ۲
۶۴۸.امام على عليه السلام :بر آن كه تو را امين شمُرَد ، خيانت مكن ، گرچه به تو خيانت ورزد؛ و رازش را فاش مساز ، گرچه خود ، آن را فاش سازد. ۳
۶۴۹.امام على عليه السلام ـ از نامه او به اشعث بن قيس ـ :به درستى كه كارى كه بر عهده توست ، لقمه اى نيست براى تو؛ بلكه امانتى است بر گردنت و تو در نظارت بالا دستانت قرار دارى. ۴
1.نهج البلاغة : نامه ۵۳ ، تحف العقول : ۱۴۵ . نيز ، ر . ك : دعائم الإسلام : ۱ / ۳۶۸ .
2.الخصال : ۶۱۴ / ۱۰ ، بحار الأنوار : ۷۵ / ۱۱۵ / ۸ .
3.تحف العقول : ۸۱ ، عيون الحكم والمواعظ : ۵۱۹ / ۹۴۲۶ ، بحار الأنوار : ۷۷ / ۲۰۸ / ۱ .
4.نهج البلاغة : نامه ۵ ، جواهر المطالب : ۲ / ۲۶ .