281
سياست نامه امام علي عليه السلام

سپس مردى از يارانش نزد او آمد و گفت: اى امير مؤمنان! من چيزى نگرفتم و به فلان سبب ، حضور نداشتم ؛ و عذرى براى عدم حضور خود آورد. على عليه السلام ، پانصد درهم خودش را به وى داد. ۱

۲۴۳.الجمل:على عليه السلام [ پس از رُخداد جمل] فرود آمد و گروهى از يارانش را فرا خواند . به همراه وى روانه شدند تا آن كه ، داخل بيت المال شد. آن گاه در پى قاريان فرستاد و آنها را فرا خواند و خزانه داران را نيز فرا خواند و آنان را به گشودن درهايى كه ثروت ها را در آن نهاده بودند ، فرمان داد. وقتى زيادى اموال را ديد، فرمود: «اين ، دستچين من و بهترين آن است» .
آن گاه ، اموال را ميان يارانش قسمت كرد و به هر يك ، شش هزار درهم رسيد و يارانش دوازده هزار نفر بودند ، و خود نيز به اندازه ديگران برداشت. در اين هنگام ، مردى آمد و گفت : اى امير مؤمنان! نام من از ديوان ها افتاده است و من ، به فلان مشكل مبتلا بودم . على عليه السلام ، سهم خود را به آن مرد داد. ۲

۲۴۴.الغارات ـ به نقل از مغيره ضبّى ـ :بزرگان كوفه با على عليه السلام يك رنگ نبودند و ميل آنان ، به معاويه بود؛ چرا كه على عليه السلام به كسى بيش از حقّش از غنايم نمى بخشيد؛ [ امّا ]معاوية بن ابى سفيان ، براى هر يك از اشراف ، دو هزار درهم قرار داده بود. ۳

۲۴۵.امام على عليه السلام ـ در نكوهش ياران نافرمانش ـ :شگفت نيست كه معاويه، بى سر و پاهاى پست را مى خواند ، و آنان پيروى اش مى كنند ، بى آن كه بدانان ، كمكى كند يا عطايى رساند؛ ولى من، شما را كه يادگار اسلام و بازمانده نسل هاى گذشته ايد ، مى خوانم تا ياريتان دهم و يا بخششى برايتان مقرّر كنم ؛ امّا از گرد من

1.مروج الذهب : ۲ / ۳۸۰ . نيز ، ر . ك : شرح نهج البلاغة : ۱ / ۲۵۰ .

2.الجمل : ۴۰۰ .

3.الغارات : ۱ / ۴۴ .


سياست نامه امام علي عليه السلام
280

شترداران رسيديم. مردم ، گِردش جمع شدند و اطرافش ازدحام كردند. سپس ، ريسمانى را برداشت و آنها را به يكديگر گره زد و آن را گرداگردِ اموال چرخانيد و فرمود: «اجازه نمى دهم كسى از اين ريسمان ، عبور كند» .
پشت ريسمان نشستيم . على عليه السلام ، از ريسمان گذشت و فرمود: «بزرگانِ هفت تيره كجايند؟».
آنها نزد او رفتند و شروع به جابه جا كردن جوال ها كردند تا آن را به هفت بخش ، قسمت نمودند .
[ كليب] گويد: [ على عليه السلام ] در ميان اموال ، نانى را يافت. آن را هفت قسمت كرد و بر هر يك ، از هفت قسمت ، تكّه نانى گذاشت. آن گاه فرمود:
«اين ، دستچين من و بهترين آن است /
در حالى كه هر ميوه چين دستش در دهان خودش است [و خود مى خورد]» .
[ كليب] گويد: سپس بر قسمت ها قرعه زد و هريك از سران قبيله ها ، تيره اش را صدا مى زد و جوال ها را مى بُردند. ۱

۲۴۱.مروج الذهب:على عليه السلام املاكى را كه عثمان به گروهى از مسلمانان بخشيده بود ، پس گرفت و آنچه در بيت المال بود ، ميان مردمْ تقسيم كرد و كسى را بر كسى ترجيح نداد. ۲

۲۴۲.مروج الذهب ـ در گزارش جنگ جمل ـ :على عليه السلام آنچه در لشكرگاه دشمن از اسلحه ، چارپا ، اموال و غير آن بود ، برداشت و فروخت و آن را ميان يارانش تقسيم كرد و براى خود ، به اندازه ديگر ياران (حاضران در سپاه او) ، يعنى پانصد درهم برداشت.

1.الغارات : ۱ / ۵۲ ، بحار الأنوار : ۱۰۰ / ۶۰ / ۱۰ .

2.مروج الذهب : ۲ / ۳۶۲ .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4595
صفحه از 435
پرینت  ارسال به