است و براى مؤمن ، خوارى». ۱
۱۶۲.امام صادق عليه السلام :امير مؤمنان ، سواره بيرون شد و يارانش پياده به دنبالش راه افتادند. به سوى آنان برگشت و فرمود: «كارى داريد؟».
گفتند: نه اى اميرمؤمنان! ولى دوست مى داريم با تو پياده حركت كنيم.
پس به آنان فرمود: «بازگرديد؛ زيرا پياده رفتن پياده به همراه سواره ، براى سواره فسادانگيز است و براى پياده ، خوارى است».
[ گزارش دهنده] گفت: امام على عليه السلام بار ديگر سوار شد وآنان به دنبالش پياده، راه افتادند. سپس فرمود: «بازگرديد؛ زيرا صداى كفشْ پشت سرِ مردان ، براى دل هاى نابخردان ، فسادانگيز است». ۲
۴ / ۵
انتقاد ، نه ستايش!
۱۶۳.امام على عليه السلام ـ در عهدنامه اش به مالك اشتر ، پس از بازگويى ويژگى هاى محرمان شايسته ـ :اينان را خاصّ خلوت ها و مجلس هايت كن. سپس آن كس را بر ديگران بگزين كه سخن تلخِ حق را به تو بيشتر بگويد و در آنچه خداوند از دوستانش نمى پسندد و به گونه اى از تو سر مى زند، كم تر يارى ات دهد؛ و به پارسايان و راستگويان بپيوند و آنان را چنان بپرور كه تو را فراوان نستايند ، و با ستودن كار بيهوده اى كه نكرده اى ، خاطرت را شاد ننمايند كه ستودنِ فراوان ، خودپسندى آرَد و به خودخواهى وا دارد. ۳
۱۶۴.امام على عليه السلام ـ در پاسخ كسى كه گفت:تو امير مايى و ما فرمانبران تو. به واسطه تو خداوند ما را از خوارى بيرون آورد و با عزت بخشيدن به تو بندگانش را