229
سياست نامه امام علي عليه السلام

درباره ات برپا مى داشتم به كيفر بندگانى كه آنان را با آرزوها، دست خوشِ فريب ساختى، و مردمانى كه آنها را در جايگاه هلاكت در انداختى، و پادشاهانى كه به دست نابودى شان سپردى و در چنگال بلاشان درآوردى. نه راهى براى وارد شدن است و نه گريزگاهى براى بيرون آمدن.
هرگز! آن كه پا در لغزشگاهت نهاد، به سر در آيد، و آن كه در ژرفاى دريايت فرو رفت ، غرق گردد، و آن كه از ريسمان هايت رهيد، توفيق يابد، و آن كه از گزند تو ايمن است ، باكش نباشد كه مسكنش جاى ننگ باشد، و دنيا در ديده او چنان است كه گويى روزِ پايان آن است. از ديده ام نهان شو! به خدا سوگند، رامَت نشوم كه مرا خوار سازى ، و گردن به بندت ندهم تا از اين سو بدان سويم كشانى؛ و سوگند به خدا، جز آن كه او نخواهد، نفس خود را چنان تربيت كنم كه اگر گِرده نانى براى خوردن يافت ، شاد شود و از خورش، به نمك خُرسند گردد؛ و مردمك چشمم را رها كنم تا چون چشمه آبى كه آبش خشكيده، اشكى كه دارد، بريزد. آيا چرنده ، شكم را با چَرا پُر سازد و بخفتد، و گوسفند ، در آغل ، سير از گياه بخورد و بيفتد و على از توشه اش بخورد و آرام بخواهد؟! چشمش روشن باد كه پس از ساليانى دراز، چون چارپايى رها به سر بَرَد يا چون چرنده اى كه مى چَرَد!
خوشا كسى كه به آنچه پروردگارش بر عهده وى نهاده ، پرداخته است و در سختى اش با شكيبايى ساخته و در شب، ديده برهم ننهاده ، و چون خواب بر او چيره شده ، بر زمين خفته و كف دست را بالين قرار داده است، در جمعى كه از بيمِ روز قيامت، ديده هاشان به شبْ بيدار است و پهلوهاشان از خوابگاه، بر كنار، و لب هاشان به ذكر پروردگار، گويا، و گناهانشان از آمرزش خواستن بسيار ، زدوده است. أُوْلَـلـءِكَ حِزْبُ اللَّهِ أَلاَ إِنَّ حِزْبَ اللَّهِ هُمُ الْمُفْلِحُونَ ؛ ۱ آنان حزب خدايند و

1.مجادله ، آيه ۲۲.


سياست نامه امام علي عليه السلام
228

گودالى كه اگر قدرى وسعت يابد يا دست هاى گوركن آن را فراخ نمايد، سنگ و كلوخ، آن را بفشارد و خاك انباشته ، رخنه هايش را به هم آرد؟ و من، نفس خود را با پرهيزگارى مى پرورانم ، تا در روزى كه پُر بيم ترين روزهاست ، در امان بيايد و بر كرانه هاى لغزشگاه ، پايدار مانَد، و اگر مى خواستم، مى دانستم كه چگونه عسل پالوده و مغز گندم و بافته ابريشم را به كار بَرم؛ ليكن هرگز هواى من بر من چيره نخواهد گرديد و حرص، مرا به گُزيدن خوراكى ها نخواهد كشيد.
چه بسا كسى در حجاز يا يمامه، حسرت گِرده نانى ببرد، يا هرگز شكمى سير نخورد و من ، سير بخوابم و پيرامونم شكم هايى باشند كه از گرسنگى ، به پشت دوخته شده، و جگرهايى سوخته است ، يا چنان باشم كه گوينده اى سروده است:
درد تو اين بس كه شب، سير بخوابى/
و گرداگردت جگرهايى در آرزوى پوست بزغاله باشند.
آيا بدين بسنده كنم كه مرا اميرمؤمنان گويند و در ناخوشايندى هاى روزگار، شريك آنان نباشم؟ يا در سختى زندگى، نمونه اى برايشان نشوم؟ مرا نيافريده اند تا خوردنى هاى گوارا سرگرمم سازد، چون چارپاى بسته كه به علف پردازد، يا [ چارپايى ]واگذارده، كه خاكروبه ها را به هم زند و شكم را از علف هاى آن، پُر سازد و از آنچه بر سرش آرند، غفلت دارد، يا بيهوده رها گردم، يا به بازى سرگرم شوم، يا ريسمان گمراهى را بكشم، يا بى خود، در سرگردانى ها سرگردان شوم .
اى دنيا! از من دور شو كه مهارت بر دوشت نهاده شده است و من از چنگالت بيرون جَسته ام و از ريسمان هايت رسته، از لغزشگاه هايت دورى گزيده ام. كجايند رفاهجويانى كه به بازيچه ها فريبشان دادى؟ كجايند مردمى كه با زيورهايت، دام فريب بر سر راهشان نهادى؟ آنَك، در گورها گرفتارند و در لابه لاى لحدها ناپديدار.
[ اى دنيا!] به خدا اگر كالبدى بودى ديدنى يا قالبى محسوس، حدّ خدا را

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4621
صفحه از 435
پرینت  ارسال به