آسوده گذاريد و منتظر فرمان من باشيد . كارى مكنيد كه قدرت و توان را سُست كند يا ضعفى به جاى گذارد و يا خوارى و سستى به بار آورد ؛ و به زودى مهار كار را به چنگ خواهم گرفت ، تا آن جا كه نگهداشتنى باشد ، و اگر چاره اى نداشتم ، پس آخرين درمان ، داغ نهادن است . ۱
۲ / ۲
كنار نهادن كارگزاران عثمان
۶۶.تاريخ اليعقوبى:على عليه السلام ، كارگزاران عثمان را از شهرها بر كنار كرد ، بجز ابو موسى اشعرى را كه مالك اشتر ، درباره اش صحبت كرد و وى را بر جاى گذارْد . ۲
۶۷.الاختصاص:مردم نزد على عليه السلام گرد آمدند و به وى گفتند: براى مخالفانت فرمان حكمرانى صادر كن ، آن گاه، آنان را كنار گذار . على عليه السلام فرمود: «مكر و نيرنگ و خيانت ، در آتش اند» . ۳
۶۸.الأمالى ـ به نقل از سحيم ـ :هنگامى كه با اميرمؤمنان ، على بن ابى طالب عليه السلام بيعت شد ، به وى خبر رسيد كه معاويه ، از بيعت با امام ، خوددارى كرده و گفته است: اگر مرا بر حكومت شام و مسئوليت هايى كه عثمان بر آنها گماشت ، بازگمارَد ، با وى بيعت كنم .
پس از اين ، مغيره نزد اميرمؤمنان آمد و گفت: اى اميرمؤمنان! معاويه را به نيكى مى شناسى و حاكمِ پيش از تو او را بر حكومت شام ، گمارده است . تو هم او را بر آن كار بگمار تا رشته كارها از هم نگسلد . سپس اگر عقيده ات تغيير كرد ، او را كنار بگذار .
اميرمؤمنان فرمود: «اى مغيره! آيا در فاصله نصب و عزل او ، حيات مرا تضمين