115
سياست نامه امام علي عليه السلام

ـ كه غالبا از خواص و چهره هاى موجّه بودند ـ ، با ترفندهاى گونه گون، عوامِ بسيارى را براى توجيه مخالفت هاى خود و پنهان داشتن راز جدايى از على عليه السلام به دنبال خود مى كشاندند.
چنين بود كه علاقه مندان به امام على عليه السلام مكرّر از او مى خواستند كه از اين سياست، روى گردانَد و رؤساى قبايل و چهره هاى پرنفوذ سياسى و شخصيت هاى پُر طَمطُراق بهره ور از امتيازات اقتصادى ويژه را براى مدّتى فراموش كند و با آنها و بهره ورى هايشان برخورد نكند؛ امّا امام عليه السلام آن پيشنهادها را با اصول و مبانى حكومت علوى در تضاد مى ديد و از پذيرش آنها، تن مى زد. گويا امام عليه السلام پذيرفتن آن پيشنهادها را نوعى دست كشيدن از اهداف و آرمان هاى حكومتى اسلام مى دانست و نمى پذيرفت.
اكنون به نمونه هايى از اين گونه پيشنهادها و پاسخ هاى امام، بنگريم:
۱ . در كتاب الغارات، چنين آمده است:
على عليه السلام ، از فرار مردم به سوى معاويه ، نزد مالك اشتر ، شكوه كرد . اشتر گفت : اى اميرمؤمنان! ما با مردمان جَمَل ، با همراهى بصريان و كوفيان جنگيديم و رأى [ همگان] يكى بود و پس از آن ، اختلاف كردند و دشمنى برپا داشتند ، نيّت ها سُست شد و عدالت ، كم گرديد؛ و تو آنان را به عدالت مى خوانى و با حق ، در ميانشان رفتار مى كنى و حقّ فروافتادگان را از مهتران مى ستانى و آنان ، نزد تو بر فروافتادگان ، برترى ندارند .
گروهى از آنان كه با تو بودند ، وقتى به اين امر مبتلا شدند ، ناله سر دادند و از اين عدالت ، اندوهناك گشتند . [ امّا] هديه هاى معاويه ، نزد ثروتمندان و بزرگان بود و جان مردم به سوى دنيا پَر كشيد ، و كسانى كه دل به دنيا نمى سپارند ، اندك اند؛ و بسيارى شان، كسانى اند كه حق را دور مى افكنند و با باطل ، همراهى مى كنند و دنيا را ترجيح مى دهند . اگر بر آنان بذل و بخشش كنى ، گردن هاى مردم به سوى تو كشيده مى شود و خيرخواهى شان را به سوى


سياست نامه امام علي عليه السلام
114

آرى! دست از اطاعت پيشواى حكيم و حقجوى كشيدن و دژ استوار دين را با گرايش ها و منش هاى جاهلانه شكستن، و معيارگرايى، شايسته سالارى، تشكّل، همسويى و همدلى را وا نهادن و به تفرقه و تَفَرعُن هاى شيطانى خو كردن، به عناوين پر طَمطُراق بسنده كردن، و از حقّ و حقيقت و ايمان و اسلام، فقط عناوين را يدك كشيدن، از اقامه امر به معروف و نهى از منكر و اجراى حدود الهى سر باز زدن و احكام دين را ميراندن و... اينهاست راز شكست و فرو افتادن در دشوارى ها و ماندن در گردونه حركت ها و در نتيجه، تباه شدن، و چيرگى شيطانى دشمن را با چشم ديدن و... .

۳ . عدالت در توزيع

انسان ها غالبا در كمند كشش ها و جاذبه هاى مادّى و دنيوى هستند. اگر كسى يا كسانى به تمتّع هاى دنيوى خو كردند و زندگى را از متاع دنيوى انباشتند و در بهره ورى از آن، رفاه زدگى و تنعّم پرورى را پيشه خود ساختند، جدا شدن از آن، بس دشوار خواهد بود.
پس از پيامبر خدا و به روزگار خلافت خلفاى سه گانه، از جمله سياست هاى غلط، تطميع چهره هاى موجّه، و تبعيض در بهره ور ساختن خواصّ وابسته بود. بدين سان، كسان بسيارى بركشيده شدند كه آن جايگاه عالى، شايسته آنان نبود و كسانى فرو افتادند كه به ناحق، بر آنها ظلم شده بود.
اكنون امام عليه السلام آهنگ زدودن اين فاصله وحشتناك طبقاتى و نا به سامانى بهره ورى كسان را از حكومت داشت و اين مطلب را به صراحت، در يكى از آغازين خطبه هايش بيان كرده بود. ۱
روشن بود كه اين سياست، كسانِ بسيارى را عليه امام عليه السلام برمى انگيخت و آنان

1.بنگريد به: ص ۱۸۵ (ح ۶۲) .

  • نام منبع :
    سياست نامه امام علي عليه السلام
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدی ری شهری، با همکاری: سید محمد کاظم طباطبایی و سید محمود طباطبایی نژاد، ترجمه: مهدی مهریزی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1381
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 4613
صفحه از 435
پرینت  ارسال به