رذايل اخلاقى، بويژه خودخواهى و كبر و برترى جويى است، بدان گونه كه خداوند متعال، نماز، روزه و زكات را براى چنين هدفى تشريع كرده است.
آن گاه، امام عليه السلام مردمان را به نگريستن به تاريخ و تأمّل در حوادث و عبرت آموزى از سرنوشت انقلاب هاى دينى فرا مى خواند، تا چگونگى فرجام آنها را دريابند و نقش اختلاف و تفرقه را در به شكست انجاميدن دعوت ها بازشناسند، تا مبادا برترى جويى ها و خودخواهى هاى نخبگان و خواص، و پيروى هاى ناآگاهانه عوام، حكومت اسلامى را به سرنوشت انقلاب هاى پيشين دچار سازد.
امام عليه السلام در اين بخش از سخن، با صراحتْ اعلام خطر مى كند و با كلامى روشن، بر خواص و عوام، حجّت را تمام مى كند:
ألا و انَّكُم قَد نَقَضتُم أيدِيَكُم مِن حَبلِ الطّاعَةِ ، وثَلمتُم حِصنَ اللّهِ المَضروبَ عَلَيكُم بِأَحكامِ الجاهِلِيَّةِ ، . . . وَاعلَموا أنَّكُم صِرتُم بَعدَ الهِجرَةِ أعراباً و بَعدَ المُوالاةِ أحزاباً ، ما تَتَعَلَّقونَ مِن الإِسلامِ إلا بِإسمِهِ ولا تَعرِفونَ مِنَ الايمانِ إلاّ رَسمَهُ . ۱ همانا شما رشته فرمانبردارى را از دست ها بُريديد و با داورى هاى دوران جاهليت ، در دژ خداوندى كه پيرامونتان بود ، رخنه كرديد . . . و بدانيد كه شما پس از هجرت ، به خوى باديه نشينى بازگشتيد و پس از پيوند دوستى ، دسته دسته شديد . با اسلام ، جز به نام آن ، بستگى نداريد و از ايمان ، جز نشان آن را نمى شناسيد .
خطر ترك امر به معروف و نهى از منكر
از نگاه امام على عليه السلام يكى از عوامل اصلى تداوم انقلاب اسلامى، امر به معروف و نهى از منكر است. اقامه همه ارزش هاى اسلامى و انسانى، ارتباط مستقيم با اين فريضه دارد. اگر اين فريضه فراموش شود، ارزش ها به فراموشى سپرده خواهند