اين رو اگر توانايى هاى آنها توجّه كافى را برايشان به ارمغان نياورد، احتمالاً سخت نااميد مى شوند. ۱
تربيت به شيوه هاى مختلف
همچنين در محيط هاى خانوادگى اى كه مادران شيوه ثابت و منظّمى در تربيت كودك خود ندارند و برخورد آنها متغيّر است، بيش از ساير خانواده ها، رفتارهاى حسادت آميز مشاهده مى شود. ۲
اختلاف ميان والدين
نيز اگر ميان همسران تضادى باشد، فرزندى كه از يك يا چند جهت به يكى از آنها شبيه است، هدف خشم و قصاص طرف ديگر قرار مى گيرد. طبيعى است كودكى كه به او اين گونه بى مهرى شده، به خواهر يا برادرى كه بر خلاف خودش از محبّت و نوازش برخوردار است، حسادت ورزد. ۳
برخوردهاى تبعيض آميز
برخى از پدران و مادران به دلايل گوناگون، بعضى از فرزندان را بر ديگر فرزندانشان ترجيح مى دهند و به آنان توجّه و محبّت بيشترى مى كنند. گاهى جنسيت فرزندان، عامل تبعيض مى گردد، چنان كه معمولاً مادران با پسران خود صميمى اند و پدران، بيشترين محبّت خود را متوجّه دختران مى نمايند. در نتيجه، فرزندى كه از طرف يكى از والدين، محبّت و ملاطفت كمترى دريافت نموده و شاهد رفتار غير عادلانه بوده است، نسبت به فرزند ديگر دچار حسادت گرديده، از وى متنفّر مى شود.
گاهى نيز با تولّد نوزاد جديد، والدين، بيشترين توجّه و نوازش خود را به وى اختصاص مى دهند. در اين هنگام، ساير فرزندان احساس مى كنند كه اين نوزاد ، سبب بى مهرى قرار گرفتن و فراموشى آنان گرديده است و در نتيجه به وى حسادت مى ورزند.