الْحَسُودُ مَغْمُومٌ. ۱ حسود ، غمگين است .
حسود، پيوسته غمگين است ؛ چرا كه شادى و نشاط، هنگامى همراه فرد است كه وى نسبت به كمالِ خود، آگاهى و توجّه داشته باشد، و حسود هيچ وقت به آنچه دارد، توجّه ندارد ؛ بلكه توّجه او بيشتر به چيزى است كه ديگران دارند. به همين خاطر، هيچ وقت شادمان نيست. ۲ پيش روى حسود، فقط آن چيزى نيست كه ديگران دارند، بلكه چيزى كه از او گرفته شده است نيز هست؛ چرا كه وى ديگران را عامل محروميت خود تلقّى نموده، با ديدن نعمت هاى بيشتر ديگران، ناراحتى و غمش افزون مى شود. ۳ نكته قابل ذكر، آن كه: اين غم، يك غم معمولى نيست؛ بلكه غمى بسيار سخت و جانكاه همراه با فرسايش جسم و روان است، به طورى كه شخص را ناتوان و بيمار مى كند، ۴ هر چند كه غم، خود، نيمى از پيرى شمرده شده است. ۵
۳. احساس حسرت
حسرت، يك واكنش عاطفى در برابر ارزيابى و شناخت فرد از يك موقعيت خاص است. حسرت، نوعى غم است كه فرد، آن را زمانى تجربه مى كند كه احساس از دست دادن فايده و امتيازى را داشته باشد. ۶
1.همان ، ح ۹۷ .
2.تهذيب الأحكام ، ج ۱ ، ص ۱۳ ، ح ۲۷ ، وج ۲ ، ص ۲۴۰ ، ح ۲۱ ، وص ۳۱۹ ، ح ۱۶۰ ، وج ۳ ، ص ۲۵۵ ، ح ۲۹ ، وص ۲۹۲ ، ح ۹ وص ۳۳۲ ، ح ۱۱۰ ، وج ۱۰ ، ص ۶۲ ، ح ۱۰ و ...
3.تهذيب الأحكام ، ج ۱ ، ص ۳۷۴ ، ح ۴ ، وج ۲ ، ص ۲۳۷ ، ح ۸ ، وج ۳ ، ص ۲۶۱ ، ح ۵۳ .
4.امام على عليه السلام مى فرمايد: « لا يُوجَدُ الْحَسُودُ مَسْرُورَاً ؛ حسود ، شادمان يافت نمى شود » (همان ، ح ۱۰۵۶۲) .
5.امام على عليه السلام مى فرمايد: « إنَّما يَحْزُنُ الْحَسَدَةُ أَبَدَاً ؛ لِأَنَّهُمْ لايَحْزُنُونَ بِما يَنْزِلُ بِهِمْ مِنْ الشَّرِّ فَقَطْ، بَلْ وَلِما يَنالُ النّاسَ مِنَ الْخَيْرِ ؛ حسودان به اين دليل هميشه محزون اند كه فقط به خاطر شرّى كه به آنان وارد مى شود ، غمگين نمى شوند ؛ بلكه به خاطر خيرى كه به مردم مى رسد نيز غمگين مى شوند » (شرح نهج البلاغة ، ج ۲۰ ، ص ۲۳۲ ، ح ۸۰۶ ) .
6.معجم الفروق اللغويّة .