خود را از نو بنا كنيم و شخصيتى در خور خود بسازيم . خارج شدن از مغناطيس تأثيرات اجتماعى ، كارى بس دشوار ، امّا شدنى است !
۹. داشتن نام و نام خانوادگى نامناسب
بسيارى از اوقات ، ما با «نِمادها» زندگى مى كنيم . اگر نماد ، افتخارآفرين باشد ، موجب عزّت و افتخار ماست و اگر تفسير ديگران در مورد آن نماد ، نوعى فرومايگى و ذلت باشد ، ناخودآگاه ، ما نيز احساس تحقير مى كنيم . از جمله اين نِمادها ، نام هايى است كه والدين براى فرزندان خويش بر مى گزينند . گاهى نام نامناسب ، موجب احساس خوارى و ذلت مى شود و سطح عزّت نفس را كاهش مى دهد . لذا انتخاب نام ، بسيار اهميت دارد و مخصوصا در اين انتخاب ، رعايت جنبه هاى فرهنگى و ابعاد زيبايى شناختى ، از اهميت بالايى برخوردار است .
۱۰. زشتى چهره و اندام
بسيارى ، ظاهر انسان ها را به مسائل درونى آنها ترجيح مى دهند و لذا نسبت به زشتى چهره و اندام ، حساسيت ويژه اى دارند و گاه ، اين مسئله ظاهرى را به اعماق وجود خود مى برند و آن را نشانه نقص در انسانيت خود مى دانند و لذا حرمت خود را به سطح پايينى تنزّل مى دهند .
چرايىِ اين مسئله بسيار مهم است . چرا افرادى به تجربه چنين احساسى مى رسند؟ چرا سلامتى فرد ، آن قدر مهم نيست كه ظاهر نازيبايش مهم است و او را چنين مى آزارد؟
بحرانِ اين مسئله آن جا بيشتر خود را نشان مى دهد كه براى همگان معلوم است كه زشتى و زيبايى ، ارثى و غير اختيارى است و معمولاً ملاك ثابتى هم ندارد و شديدا وابسته به شناخت هاى افراد و مخصوصا شناخت هاى اجتماعى و فرهنگى است .
شايد مهم ترين اشتباه اين افراد ـ همان طور كه در نقص عضو هم گفته شد ـ ، سرايت دادن اين مسئله ظاهرى و بدنى به سطوح شخصيت و حرمت نفس باشد ، در حالى كه عوامل حرمت نفس ، مسائل ديگرى است كه ارتباط چندانى با زشتى و