منظر كه عقيده فرد درباره حجاب چگونه است، مورد بررسى قرار مى گيرد: آيا وى حجاب را امرى پسنديده و مفيد تلقّى مى كند يا آن را محدوديت و بى ارزش مى داند؟ اين جنبه، « شناختىِ » مسئله حجاب است.
و امّا از اين منظر كه حجاب چه احساس و هيجاناتى را در فرد بر مى انگيزد، و آيا احساس خوشايندى را در فرد ايجاد مى كند يا احساس ناخوشايندى را، و آيا او را داراى نشاط و احساس ايمنى مى سازد يا افسرده و غمگين مى كند، بُعد عاطفى (احساسىِ) حجاب مطرح مى گردد.
و در نهايت، اين كه اين شخص چه قدر به مسئله حجاب پايبند است و چه قدر و چگونه خود را مى پوشاند، بُعد عملى (رفتارى) حجاب را بررسى مى كند.
بر همين اساس، پديده هاى ديگر بشرى را نيز مى توان بررسى كرد و ما در اين جا حسادت را از اين سه منظر، مورد بررسى قرار مى دهيم.
يك . جنبه عاطفى حسادت
احساسات و هيجاناتى كه شخص حسود به هنگام تجربه حسادت ممكن است در خود مشاهده كند، يك امر پديدار شناختى است كه حسود آن را به صورت علم حضورى درك مى كند. برخى از اين احساسات كه در احاديث ذكر شده اند، عبارت اند از:
۱. احساس نارضايتى از زندگى
امام على عليه السلام مى فرمايد:
مَنْ رَضِىَ بِحالِهِ ، لَمْ يَعْتَوِرْهُ الْحَسَدُ . ۱ كسى كه به وضعيت خود خشنود باشد، هيچ وقت دچار حسد نمى شود.
هر قدر انسان از زندگى خود بيشتر احساس نارضايتى كند، امكان حسود شدنش بيشتر است. حسود، خود را از لذّت چيزهاى مطبوعى كه اكنون در اختيار دارد ،