۷۴.تفسير العيّاشىـ به نقل از ابو خالد كابلى ـ: امام زين العابدين عليهالسلام فرمود: «دوست داشتم كه به من اجازه داده مىشد و سه چيز را به مردم مىگفتم، آن گاه خداوند هر كارى را دوست داشت، با من مىكرد». آن گاه با دستش به سينهاش اشاره كرد و فرمود: «امّا اراده الهى است كه ما صبر كنيم» و سپس اين آيه را تلاوت فرمود: «حتما از كسانى كه به آنها پيش از شما كتاب [الهى] داده شده و نيز از كسانى كه شرك ورزيدهاند، سخنان دلآزار بسيارى [در انكار و استهزاى دين و پيامبر صلىاللهعليهوآله و تحريك مردم عليه اسلام]خواهيد شنيد، و اگر صبر و پروا پيشه كنيد، اين [استقامت] حتماً از كارهاى بزرگ و درخور اهمّيت است» و شروع به بالا آوردن دست خود و نهادن آن بر سينهاش كرد.۱
۷۵.امام باقر عليهالسلام: اگر سه دسته انگشتشمار مىيافتم كه شايسته بودند تا علم را نزدشان امانت بگذارم، چيزهايى را مىگفتم كه از كاوش در حلال و حرام و آنچه تا روز قيامت روى مىدهد، بىنياز مىكرد.
حديث ما، سخت و ديرياب است كه به آن ايمان نمىآورد، جز بندهاى كه خداوند، قلبش را به ايمان آزموده است.
۷۶.تفسير العيّاشىـ به نقل از حمران بن اَعيَن ـ: از امام باقر عليهالسلام، در باره امور عظيمى مانند رجعت و غير آن، سؤال كردم. فرمود: «اين چيزى كه در باره آن از من سؤال مىكنيد، هنوز وقتش نرسيده است. خداوند مىفرمايد: «بلكه آنچه را كه به دانش آن چيرگى نداشتند و هنوز تأويل آن به آنان نرسيده است، دروغ شمردند«.