تحليلى در باره آسيبهاى فهم حديث۱
درايت و فهم حديث، در مسير خود با موانعى رو به رو مىشود كه بيشتر به دليل تعامل نادرست با متن حديث و قرينههاى آن، روى مىدهد. برخى موانع نيز مربوط به پژوهشگر هستند. از اين رو، مىتوان با تعامل سنجيده با متن و كاربستِ درست شيوههاى نو، تا اندازه فراوانى از اين گونه آسيبها كاست. گفتنى است تحريفها و تأويلهاى كژانديشان نيز مىتوانند به فهم درست حديث، لطمه بزنند. براى گرفتار نشدن به اين موانع، نياز داريم كه تمايلات نفسانى و پيش فرضهاى نادرست خود را در فرايند فهم حديث، دخالت ندهيم. در اين مجال به آسيبها و موانع مهمتر و رايجتر مىپردازيم:
۱. چند معنايى
برخى واژهها، چند معنا دارند. كاربرد اين واژهها، گاه فهم متن را با دشوارى رو به رو مىكند و زمينه خطا در درك معناى حديث را پديد مىآورد. واژههاى چند معنايى، مبحث اشتراك لفظى را در علم اصول و بحث شيرين «ايهام» را در ادبيات، پديد آوردهاند. چند معنايى، علّتهاى گوناگونى دارد كه به برخى اشاره مىكنيم: