اسلام، حضرت محمّد صلىاللهعليهوآله را نيز كنار نهاد؛ زيرا اين سخنان، واقعنما هستند و گزارش آنها به معرفت دينى و آگاهى علمى مىافزايد.
از اين رو استناد به اين رفتار پيامبر صلىاللهعليهوآله و منع از كتابت حديث ايشان شايسته و مطابق با واقع نيست.
انگيزه اصلى منع تدوين حديث
آنچه تاكنون بيان شد، توجيهاتى بودند كه برخى براى وجه تراشى جهت منع كتابت حديث، بيان كردهاند. برخى ديگر گفتهاند: منع تدوين حديث، يك راهكار سياسى براى جلوگيرى از نقل و انتشار فضائل امير مؤمنان و اهل بيت عليهمالسلام بوده است و چون بيان صريح اين دليل، ممكن نبوده است، حاكمان و نويسندگان، توجيهات ديگرى را بيان كردهاند. پس از گذشت يك قرن كه اهل بيت پيامبر صلىاللهعليهوآله و فضائل آنها در ميان مردم كمرنگ شد و كسانى كه فضيلتهاى اهل بيت عليهمالسلام را از پيامبر صلىاللهعليهوآله شنيده بودند، از دنيا رفتند و مقصود خلفا حاصل آمد، كتابت و نوشتن حديث، آزاد شد.۱
برخى قرائن، اين نظريه را تأييد مىكنند. براى نمونه، خليفه دوم، در سخنى گفته است:
گزارش رواياتِ پيامبر را بكاهيد، مگر رواياتى كه به آنها عمل مىشود.۲
مراد او آن بود كه تنها روايات فقهى را نقل كنيد. بنا بر اين، رواياتى كه به آنها عمل نمىشود، همانند فضائل اهل بيت عليهمالسلام، مشمول قاعده منع مىشدند.
در كتاب تقييد العلم آمده است:
علقمه، كتابى از مكّه يا يمن آورده بود كه در آن، احاديثى در باره اهل بيت پيامبر وجود داشت. زمانى كه اين نوشته به عبد اللّه بن مسعود داده شد، او به كنيز خود