445
شناخت نامه حدیث - جلد اول

پرداختند. روشن است كه اگر پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، اين سخن را فرموده بود، هيچ كس بدان اعتراض نمى‏كرد وآنان نيز با استناد به سخن پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به سادگى اقدام خود را توجيه مى‏كردند. حتّى هنگامى كه خليفه دوم، تصميم به گِردآورى حديث گرفت، همه اصحاب پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با او موافقت كردند و هيچ يك با استناد به سخن پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، كتابت حديث را انكار نكرد.۱ بنا بر اين، روايت ياد شده، روايتى جعلى است كه درصدد توجيه اين شيوه نادرست است.

در گزارش‏هاى مرتبط با جلوگيرى خليفه دوم از نگارش حديث، گاه به خاطره او از نگارش متون اسرائيلى و خشم و نهى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از اين گونه نگارش اشاره شده است.۲

اين گزارش‏ها ناظر به منع پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله از ورود فرهنگ شفاهى يهود به جامعه اسلامى هستند و نشانگر بى اعتمادى حضرت به اين گزارش‏هاست، امرى كه صحيح و مطابق واقع است؛ زيرا پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با اشاره به قرآن و فرهنگ و معارف اسلامى، گرايش خليفه دوم به يهوديان و اعجاب او نسبت به متون يهودى را نمى‏پسندد و كتابت آنها را ناپسند مى‏شمرد.

با استناد به اين رفتار و سخن، مى‏توان نگاشته‏هاى پسين برگرفته از فرهنگ يهودى و بنى اسرائيلى را نيز ناپسند شمرد.

اين ناپسندى مربوط به محتواى ناصحيح فرهنگ شفاهى يهوديان است كه راست و دروغ و واقعى و افسانه را به هم آميخته و نسبت‏هاى ناروا به خدا و پيامبران پيشين داده بودند.

ولى نمى‏توان با استناد به اين گزارش‏ها، هر گونه نوشتار برگرفته از گفتار پيامبر

1.. ر . ك : ح ۴۷۰ .

2.. ر . ك : مسند الشاميّين : ج ۳ ص ۸۵ ح ۱۸۴۴ و تفسير إبن كثير : ج ۴ ص ۲۹۷ و حلية الأولياء : ج ۵ ص ۱۳۶ ش ۳۱۳ و كنز العمّال : ج ۱ ص ۳۷۲ ح ۱۶۲۸ .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
444

محو كند.۱

محدّثان اهل سنّت، با نقل اين روايت، بر آن‏اند تا عمل خليفه اوّل و دوم را با سخن پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله همسان بدانند و عمل آنها را به پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نسبت دهند.

اين استدلال نيز از جهاتى باطل است:

الف ـ بخارى و بعضى ديگر گفته‏اند كه اين حديث، موقوف است.۲ به ديگر سخن، اين حديث، گفتار ابوسعيد خُدرى است و به پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، مستند نيست؛ چون به غير از يك طريق، در همه طرق ديگر، ابوسعيد خُدرى اين سخن را از جانب خود بيان كرده و به پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، اِسناد نداده است.

ب ـ احاديث گوناگونى در جواز كتابت حديث از پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل شده‏اند كه با اين روايت، معارض‏اند.۳

ج ـ بر فرض پذيرش صدور روايت منع، احاديث جواز كتابت، ناسخ اين روايت به شمار مى‏روند؛ زيرا پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در روزهاى پايانى عمر شريف خويش، از مسلمانان خواست كه براى ايشان قلم و دوات بياورند تا براى آنان، نوشته‏اى بنويسد كه به سبب آن، هيچ گاه گم‏راه نشوند.۴

د ـ مهم‏ترين نكته در جعل انتساب اين سخن به پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، تحليل رويكرد خلفا در توجيه منع از كتابت حديث است. خليفه اوّل و دوم، مانع نگارش حديث شدند و مورد اعتراض ابتدايىِ اصحاب نيز قرار گرفتند، ولى براى توجيه عمل خود، هيچ گاه به اين حديث، استناد نكردند و تنها به بيان توجيهاتى از جانب خود

1.. ر . ك : ح ۴۵۵ ، گفتنى است اهل سنّت، روايات كتاب صحيح مسلم را همچون روايات صحيح البخارى ، معتبر و قابل عمل مى‏شمارند .

2.. ر . ك : فتح البارى : ج ۱ ص ۲۰۸ ، تقييد العلم : ص ۳۲ .

3.. ر . ك : صحيح البخارى : ج ۱ ص ۳۳ ـ ۳۵ . بسيارى از روايات اين كتاب، بر اين مطلب، دلالت دارند كتاب العلم : ص ۶۵ ـ ۷۰ .

4.. صحيح البخارى : ج ۳ ص ۱۱۵۵ ح ۲۹۹۷ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1658
صفحه از 501
پرینت  ارسال به