415
شناخت نامه حدیث - جلد اول

در سال‏هاى بعد، او نقل روايات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله براى مردم را نيز ممنوع كرد.

قرظة بن كعب، يكى از نمايندگان اعزامى خليفه دوم به كوفه، مى‏گويد:

هنگامى كه ما [براى معلّمى] به سمت كوفه حركت كرديم، عمر به مشايعت ما آمد و به ما اين گونه سفارش كرد: اهالى كوفه با قرآن مأنوس‏اند. بنا بر اين، با نقل حديث پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آنها را مشغول نكنيد.۱

اين دستور خليفه، سبب شد تا قرظة بن كعب، در مقابل درخواست مسلمانان كوفه از او براى نقل احاديث پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، استنكاف ورزد و فرمان نهى خليفه دوم را به مردم برساند.۲

خليفه دوم، در سال‏هاى آخر عمر خود، برخى صحابيان، مانند: ابوذر و ابودرداء را كه در نقل حديث، فعّال بودند، از مناطق مختلف، فرا خواند و آنها را در مدينه نگاه داشت. اعتراض او به اين افراد به دليل بيان احاديث پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در ميان مردم بود.۳

برخى ديگر از افراد، همانند عبد اللّه‏ بن‏مسعود و ابومسعود انصارى نيز از سوى خليفه دوم، توبيخ شدند؛ زيرا روايات پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را براى مردم، نقل مى‏كردند.۴

ابوهُرَيره گفته است: ما در زمان عمر، نمى‏توانستيم روايات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را بيان كنيم تا زمانى كه عمر از دنيا رفت.۵

خلفاى بعدى نيز با استمرار اين روش، نقل روايات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله را ممنوع كردند.

عثمان، در زمان خلافت خود اعلام كرد:

هيچ كس حق ندارد حديثى از پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل كند، مگر آن كه آن حديث در

1.. سنن الدارمى : ج ۱ ص ۹۰ ح ۲۸۴ و ۲۸۵ .

2.. ر . ك : المستدرك على الصحيحين : ج ۱ ص ۱۸۳ ح ۳۴۷ ، تذكرة الحفّاظ : ج ۱ ص ۷ .

3.. ر . ك : تاريخ دمشق : ج ۴۰ ص ۵۰۰ ، كنز العمّال : ج ۱۰ ص ۲۹۳ ح ۲۹۴۷۹ .

4.. ر . ك : المعجم الأوسط : ج ۳ ص ۳۷۸ ح ۳۴۴۹ .

5.. سير أعلام النبلاء : ج ۲ ص ۶۰۲ ش ۱۲۶ ، البداية و النهاية : ج ۸ ص ۱۰۷ .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
414

شما، قرآن، حاكم است. حلال آن را حلال شماريد و حرام آن را حرام بداريد.۱

خليفه اوّل با اين سخن، حجّت معتبر و قابل استناد در ميان مردم را منحصر به كتاب خدا (قرآن) دانسته و همه روايات نبوى را از دايره افاده و استفاده، خارج ساخته است.

در زمان خليفه دوم، جلوگيرى از تدوين حديث، با شدّت بيشترى ادامه يافت.

اقدامات خليفه دوم در راستاى نگارش نيافتن روايات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در چند محور انجام شدند: نهى از تدوين سنن (احكام فقهى)،۲ ممانعت از نگارش حديث، پرهيز از نقل حديث و در نهايت، قطع ارتباط تازه‏مسلمانان با اصحاب نقل‏كننده روايات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله.

خليفه دوم، در ابتدا از اصحاب پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در باره گردآورى سنن پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، نظرخواهى كرد و آنان، موافقت خود را با اين موضوع، اعلام كردند. پس از آن، خليفه دوم به مدّت يك ماه با خود فكركرد و در نهايت از اصحاب پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله خواست تا نوشته‏هاى حديثى خود را نزد او بياورند. پس از گردآورى همه احاديث، خليفه، فرمان به سوزاندن همه ميراث حديثى پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله داد. توجيه خليفه آن بود كه دينداران پيش از شما، سنن پيامبرانشان را نوشتند و بدان تكيه كردند و كتاب خدا را كنار نهادند، ولى من هيچ چيز را در كنار كتاب خدا قرار نمى‏دهم.۳

همچنين خليفه دوم، با ابلاغ بخش‏نامه‏اى به سراسر مناطق اسلامى، فرمان داد هر كس، نوشته‏اى از احاديث پيامبر خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نزد خود دارد، آن را نابود كند.۴

1.. تذكرة الحفّاظ : ج ۱ ص ۲ .

2.. به نظر مى‏رسد سنن در اين روايات، ناظر به احكام فقهى است، چون خليفه دوم، اين نوشته را به «مسناه» تشبيه كرده است؛ كتابى كه بيشتر آن در بيان گزارش‏هاى شفاهى مرتبط با احكام فقهى يهوديان بوده است (ر . ك : تقييد العلم : ص ۵۰ ، جامع بيان العلم : ج ۱ ص ۶۴) .

3.. تقييد العلم : ص ۵۰ ، الطبقات الكبرى : ج ۳ ص ۲۸۷ .

4.. جامع بيان العلم : ج ۱ ص ۶۴ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1413
صفحه از 501
پرینت  ارسال به