365
شناخت نامه حدیث - جلد اول

از اين رو، وجود تعابير اصطلاحى در اسناد متّصل به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در طبقه صحابيان و تابعيان، بعيد به نظر مى‏رسد. اين احتمال وجود دارد كه نقل احاديثى كه امروزه با اين تعابير تا پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مى‏رسند، بر اثر تصرّف متأخّران بوده كه به اين تعابير، اهتمام داشته‏اند. براى نمونه، مى‏توان از حديثى كه ابن شهاب زهرى از حمزه بن عبد اللّه‏ بن عمر، با واسطه پدرش از پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل مى‏كند، نام برد. يحيى بن بكير، در نقل اين حديث، تعبير «أخبرنى» را در ميان اين نام‏ها قرار داده۱ و قتيبة بن سعيد، به نقل از ليث، همين حديث را با واسطه «عن»، در ميان آنها۲ نقل كرده است.۳

تا زمان شافعى، استفاده از تعابير اصطلاحى محدود بود تا اين كه شافعى، بر رفع حديث با سند تا پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله، اصرار ورزيد. او بسيار گسترده‏تر از ديگران، از اين تعابير استفاده كرد. پس از وى، در قرن سوم، در عصر نگارش كتب جوامع حديثى ششگانه اهل سنّت، به اين تعابير و شكل و موارد استفاده از آنها، بسيار اهمّيت دادند، اگر چه عالمانى از حنفيه، اين تفاوت‏هاى شكلى را نمى‏پذيرفتند.۴

شيوع اين تعابير در ميان محدّثان اهل سنّت، باعث شد كه هر گاه از تعبير«عن» در اتّصال اسناد راويان استفاده شود، حكايت از نوعى تدليس و ضعف باشد؛ چه آن كه نقل از فلانى، به شكل مطلق، انواع و اقسام مختلفى دارد و حتّى شامل نقل با واسطه هم مى‏شود كه احياناً در موردى راوى، آن واسطه را نام نبرده باشد.

در ميان راويان امامى، غالباً در مقام نقل حديث از معصوم، از سماع و كتابت و تعبيراتى اين گونه استفاده مى‏شد. اين تعبيرات، به شكل متعارف محاوره‏اى، نه اصطلاح خاص، نشان از نحوه تلقّى حديث از معصوم داشت، همچنان كه گاه تعبيرات ديگرى حاكى از اين كه راوى خود به تنهايى شنيده يا با جمعى حديث را

1.. ر . ك : صحيح البخارى : ج ۶ ص ۲۵۷۷ .

2.. ر . ك : همان : ص ۲۵۷۹ ح ۶۶۲۷ .

3.. ر . ك : دائرة المعارف بزرگ اسلامى : ذيل تحمّل حديث .

4.. براى مطالعه بيشتر ، ر . ك : همان جا .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
364

كند كه تصوّر شود او خود حديث را از مؤلّف شنيده است. اين نوع، تدليس شمرده مى‏شود.

گزارش تحمّل حديث

با تتبّع در اسناد روايات شيعى و سنّى، توجّه به اصل تحمّل حديث از عصر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به شكلى محدود، وجود داشته است، چنان كه در حديث «إثنى عشر خليفة» يا «أمير»،۱ به نقل جابر، بخشى از حديث را به سماع و بخشى را به نقل از پدرش آورده است. در مقام نقل احاديث، گذشته از تعبير «سَمِعتُ» كه تعبير رايج آن زمان بود، گاه از «قال» و «عن» در نقل حديث، استفاده شده است. هر دو تعبير، ظهور در نقل از طريق سماع و شنيدن از استاد داشته‏اند و راويان، بدين گونه شنيده‏هاى خود را نقل مى‏كردند تا اين كه در قرن دوم هجرى، در پى نگارش احاديث اهل سنّت و ظهور كسانى كه اهل تدليس بودند، دو تعبير اخير از سوى عالمان اهل سنّت به عنوان تعبيرهاى ابهام‏آلود، شناخته شدند. با آن كه در صحيح البخارى و صحيح مسلم، به ترتيب تعبير «قال»، ۴۲/۸ درصد و ۴۱/۳ درصد و «عن»، ۴۲/۸ درصد و ۴۰/۹ درصد بسامدى دارند.۲

در دهه‏هاى سوم تا پنجم قرن دوم هجرى، شاهد استفاده گسترده‏ترى از تعابير اصطلاحى «تحمّل» و «نقل حديث» هستيم.۳ اين تعابير، حكايتگر نوع تحمّل حديث هستند. در همان زمان، عالمان مدينه، همچون ابن شهاب زهرى و يحيى بن سعيد قطّان و عالمان مكّه، همچون ابن جريج، از اصطلاحات تحمّل حديث، استفاده كرده‏اند.۴

1.. صحيح البخارى : ج ۶ ص ۲۶۴۰ ح ۶۷۹۷ ، صحيح مسلم : ج ۳ ص ۱۴۵۲ ح ۵ .

2.. ر . ك : دائرة المعارف بزرگ اسلامى : ج ۱۴ ص ۶۴۱ تحمّل حديث .

3.. ر . ك : الطبقات الكبرى : ج ۷ ص ۲۰۸ .

4.. ر . ك : صحيح البخارى ، صحيح مسلم و مسند ابن حنبل .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1331
صفحه از 501
پرینت  ارسال به