رعايت كنندگان دانش باشيد، نه روايتگران آن. گاه آن كه روايت نكرده، رعايت مىكند و آن كه رعايت نكرده، روايت مىكند. هرگز دانشمند نخواهيد بود تا آن كه به آنچه مىدانيد، عامل باشيد.۱
ب ـ آداب سلبى
آنچه محدّث بايد از آنها اجتناب ورزد عبارت اند از:
۱. انگيزههاى غير الهى
نقل و نشر حديث، گونهاى علمآموزى و عبادت است. نيّت خالصانه، نخستين ادب و از آداب اصلى اين عبادت و تحقّقبخش بركات معنوى آن است. از اين رو، دخالت دادن انگيزههاى غير خدايى، محدّث را در جرگه عالمانى مىاندازد كه از علم خود سودى نمىبرند و گاه در پى شهرتطلبى و جاه و مقام، از نادانان نيز عقبتر مىمانند. اينان، از تلاش علمى خود، اندوختهاى براى جهان آخرت نمىاندوزند و توشهاى براى سفر طولانى خويش به همراه نمىبرند.
۲. بى پروايى در نقل
برخى امور، در نشر و بازگويى حديث، اثر منفى دارند. محدّث، نمىتواند روايتى برساخته را تنها به دليل نام حديث داشتن، نقل كند، خواه آن روايت به پيامبر صلىاللهعليهوآله منسوب شده باشد يا به اهل بيت عليهمالسلام. او همچنين نمىتواند بدون اطمينان از صدور حديث، آن را به معصومان، منتسب و سپس نقل كند. كارى كه شايد بتوان آن را گونهاى تخريص دانست كه مورد حمله كوبنده قرآن قرار گرفته است: «قُتِلَ الْخَرَّ صُونَ»۲ و مىتوان حديث «اِتَّقُوا الحَديثَ عَنّى إلاّ ما عَلِمتُم»۳ را بر آن، گواه دانست. گفتنى است در چنين مواردى، اگر اطمينان به كذب و ساختگى بودن حديث