339
شناخت نامه حدیث - جلد اول

نداشته باشيم، نقل آن به صورت احتمالى و غير قطعى، يا با انتساب به شخص ناقل و منبع گزارش دهنده حديث، اشكالى ندارد. اين، همانند نقل حديث غير قطعى در حالت روزه‏دارى است كه در صورتى جايز است كه به صورت احتمالى به شخص يا مأخذ و منبعى منتسب شود.

۳. رعايت نكردن ظرفيت مخاطب

ادب ديگر نشر حديث، رعايت ظرفيت گيرنده و تحمّل كننده حديث است. فراگيرى حديث، مانند هر علم ديگرى، نيازمند كسب برخى آمادگى‏ها و پيمودن برخى مرحله‏هاست. گفتن هر حديثى براى هر كسى، گاه موجب تضييع و تباهى علم نهفته در آن حديث مى‏شود و گاه زمينه امتناع و انكار و تباهى فراگيرنده را فراهم مى‏آورد. در صورت دوم، شنونده حديث، به جاى اذعان به محدويت فكرى خود، گاه به انكار گوينده حديث مى‏پردازد. اين، همان فتنه و آزمونى است كه وظيفه شنونده، توقّف در برابر آن و "ردّ العلم" به گويندگان حديث است، امّا گاه، سر به طغيان برمى‏دارد۱ و عصيانش در فرجامى ناخوش به انكار مى‏انجامد؛۲ امرى كه برخى احاديث، به صراحت و برخى، با بيانى مشابه بر آن تأكيد كرده‏اند۳. در اين نگرش، مقصود از حديث «مَن حَدَّثَ بِحَديثٍ لا يَعلَمُ تَفسيرَهُ لا هُوَ ولاَ الَّذي حَدَّثَهُ، كَأَنَّما هُوَ فِتنَةٌ عَلَى الَّذي حَدَّثَهُ ؛ هر كس حديثى نقل كند كه تفسيرش را نه خودش بفهمد و نه شنونده، آن حديث، مايه گم‏راهى شنونده است»،۴ اين نيست كه راوى، حق ندارد هر حديثى كه معنايش را نمى‏داند، براى كس ديگرى نقل نكند؛ چه در اين صورت، نقل حديث، محدود مى‏شود و ممكن است با حديث «نَضَّرَ اللّه‏ُ عَبدا سَمِعَ مَقالَتي فَوَعاها وحَفِظَها

1.. ر . ك : ح ۳۴۹ .

2.. ر . ك : ح ۳۶۰ .

3.. ر . ك : ح ۳۱۲ (نقل ما لا تحمله العقول) .

4.. ر . ك : ح ۳۴۲ .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
338

رعايت كنندگان دانش باشيد، نه روايتگران آن. گاه آن كه روايت نكرده، رعايت مى‏كند و آن كه رعايت نكرده، روايت مى‏كند. هرگز دانشمند نخواهيد بود تا آن كه به آنچه مى‏دانيد، عامل باشيد.۱

ب ـ آداب سلبى

آنچه محدّث بايد از آنها اجتناب ورزد عبارت اند از:

۱. انگيزه‏هاى غير الهى

نقل و نشر حديث، گونه‏اى علم‏آموزى و عبادت است. نيّت خالصانه، نخستين ادب و از آداب اصلى اين عبادت و تحقّق‏بخش بركات معنوى آن است. از اين رو، دخالت دادن انگيزه‏هاى غير خدايى، محدّث را در جرگه عالمانى مى‏اندازد كه از علم خود سودى نمى‏برند و گاه در پى شهرت‏طلبى و جاه و مقام، از نادانان نيز عقب‏تر مى‏مانند. اينان، از تلاش علمى خود، اندوخته‏اى براى جهان آخرت نمى‏اندوزند و توشه‏اى براى سفر طولانى خويش به همراه نمى‏برند.

۲. بى پروايى در نقل

برخى امور، در نشر و بازگويى حديث، اثر منفى دارند. محدّث، نمى‏تواند روايتى برساخته را تنها به دليل نام حديث داشتن، نقل كند، خواه آن روايت به پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله منسوب شده باشد يا به اهل بيت عليهم‏السلام. او همچنين نمى‏تواند بدون اطمينان از صدور حديث، آن را به معصومان، منتسب و سپس نقل كند. كارى كه شايد بتوان آن را گونه‏اى تخريص دانست كه مورد حمله كوبنده قرآن قرار گرفته است: «قُتِلَ الْخَرَّ صُونَ»۲ و مى‏توان حديث «اِتَّقُوا الحَديثَ عَنّى إلاّ ما عَلِمتُم»۳ را بر آن، گواه دانست. گفتنى است در چنين مواردى، اگر اطمينان به كذب و ساختگى بودن حديث

1.. ر . ك : ح ۳۰۲ .

2.. «مرگ بر دروغ‏پردازان!» ذاريات : آيه ۱۰ .

3.. ر . ك : ح ۳۳۷ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1365
صفحه از 501
پرینت  ارسال به