۳۷۵.كمال الدينـ به نقل از اسحاق بن عمّار ـ: امام صادق عليهالسلام فرمود: «اى اسحاق ! آيا تو را بشارت ندهم ؟». گفتم: چرا، فدايت شوم، اى فرزند پيامبر خدا ! فرمود: «صحيفهاى به املاى پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله و خطّ امير مؤمنان عليهالسلام يافتيم كه در آن، نوشته بود: "بسم اللّه الرحمن الرحيم. اين، نوشتهاى از جانب خداوند عزيز حكيم است"».
آن گاه، حديث لوح را ذكر كرد، به همان گونه كه در اين باب آوردم، جز اين كه در پايان آن آورده است: سپس امام صادق عليهالسلام فرمود: «اى اسحاق ! اين، دين فرشتگان و فرستادگان است. پس آن را از نااهلان حفظ كن تا خدا، حفظت كند و خاطرت را به سامان دارد». سپس امام عليهالسلام فرمود: «هر كس به اين باور داشته باشد، از كيفر خداى عز و جل، ايمن خواهد بود».
۳۷۶.الكافىـ به نقل از احمد بن محمّد بن ابى نصر ـ: از ابو الحسن الرضا عليهالسلام در باره مسئلهاى پرسيدم. امام عليهالسلام [از دادن پاسخ] خوددارى كرد و دست نگه داشت، سپس فرمود: «اگر هر چه را مىخواهيد، به شما بدهيم [و بگوييم]، برايتان بد و گردن صاحب اين امر را زير تيغ مىبرد».
ابو جعفر [امام باقر] عليهالسلام فرمود:۱ "ولايت خداوند، رازى است كه خدا، آن را به جبرئيل عليهالسلام سپرد و جبرئيل، آن را به محمّد صلىاللهعليهوآله و محمّد به على و على به كسى كه خدا خواست، سپرد، سپس شما آن را فاش مىسازيد ! كيست كه حرفى را بشنود و آن را نگه دارد ؟!"».
ابو جعفر عليهالسلام فرمود: «در حكمت آل داوود، آمده است: "مسلمان، بايد خويشتندار باشد و به كار خويش بپردازد و مردمِ زمانش را بشناسد". پس، از خدا بترسيد۲ و حديث ما را فاش مسازيد.