اينهمانى حديث و سنت و همچنين استناد و اعتبار روايت را چگونه احراز ميكنند؟ چه روايتى را مقبول و گزارش سنت دانسته و چه روايتى را با چه استدلالى كنار مىنهند؟ ملاك و معيار آنان در ردّ و قبول حديث چيست؟
اين موضوع، دغدغه هميشگى عالمان و محدثان از دوره كهن بوده و با گذشت زمان و پديدآمدن فاصله زمانى بيشتر با دوره پيامبر صلىاللهعليهوآله و اهل بيت عليهمالسلام داراى پيچيدگى و غموض بيشترى نيز شده است. عالمان در دورههاى گوناگون، رويكردهاى متفاوت نظرى و عملى در اعتبارسنجى روايات حوزههاى مختلف معرفتى داشته و مباحث فراوانى را در اين حوزه مطرح كردهاند.
پاسخگويى به پرسشهاى پيشين، نيازمند روشن شدن مبانى و معيارهاى اعتبار سنجى روايت خواهد بود كه پرسشهايى جديدتر را پديد مىآورد:
۱. آيا اعتماد و عدم اعتماد به گزارش حديثى، امرى عرفى و عقلايى است، يا رويكردى شرعى از جانب شارع مقدس براى اعتبارسنجى روايت لحاظ شده است؟
۲. در صورت پذيرش هر يك از رويكردهاى پيشگفته، ويژگىهاى لازم براى قبول روايت چيست؟
۳. آيا رويكرد عالمان در دورههاى متفاوت تاريخى، تغيير، تحول و تطوّر يافته است؟ در صورت مثبت بودن پاسخ، اين دگرگونى چرا و چگونه رخ داده است؟
۴. ويژگىها، مميزات و موارد افتراق اين رويكردها كداماند؟
در پاسخ به اين پرسشها و به اختصار، مباحث اصلى مرتبط با حوزه اعتبار سنجى را مطرح كرده و مباحث تفصيلى را به كتابهاى تفصيلى و مرجع احاله مىدهيم:
رويكردهاى اعتبار سنجى
دو رويكرد اصلى با دو مبناى متفاوت در اعتبار سنجى روايات وجود دارند: