253
شناخت نامه حدیث - جلد اول

۲۷۶.امام على عليه‏السلام ـ در سخنرانى‏اى كه آن را در كوفه ايراد كرد ـ: بار خدايا ! تو را لاجرم در زمينت، حجّت‏هايى است ؛ حجّتى از پسِ حجّتى بر آفريدگانت كه آنان را به دينت راه‏نمايى كنند و علم [و معارف] تو را به ايشان بياموزند تا پيروان اولياى تو، پراكنده نشوند ؛ [يا حجّتى] آشكار كه از او اطاعت نمى‏كنند يا [حجّت] پنهان شده و هراسانى كه انتظارش را بكشند. اگر در زمان صلحشان، پيكرشان از مردم پنهان است، دانش آنان كه از ديرباز منتشر شده، از ايشان پنهان نيست و فرهنگ و تربيت آنان، در دل‏هاى مؤمنان جاى دارد و به آن، عمل مى‏كنند و با آنچه تكذيب كنندگان [و منكران]از آن رميده‏اند و زياده‏روان از پذيرفتنش سر باز زده‏اند، انس مى‏گيرند. به خدا سوگند، اين، سخنى است كه رايگان در اختيارتان مى‏نهم. كاش كسى آن را به گوش [جان] مى‏شنيد و در مى‏يافت و به آن، ايمان مى‏آورد و از آن، پيروى مى‏نمود و راه آن را مى‏پوييد و بدان رستگار مى‏شد.
ـ سپس مى‏فرمايد ـ: چه كسى چنين است؟! از اين رو [كه چنين فردى نيست]، علم ناپيدا مى‏شود ؛ وقتى كسانى يافت نشوند كه آن را حفظ كنند و آن را همان گونه كه از عالم مى‏شنوند، به ديگران برسانند.

۲۷۷.امام باقر عليه‏السلام: درنگ كردن هنگام پيش آمدن شبهه، بهتر است از فرو رفتن در گرداب هلاكت. حديثى را روايت نكنى، بهتر است از اين كه حديثى را نفهميده، روايت كنى.

۲۷۸.رجال الكشّىـ به نقل از عبد العزيز بن مهتدى ـ: به امام رضا عليه‏السلام گفتم: فدايت شوم ! من نمى‏توانم هميشه خود را به شما برسانم و در باره همه آموزه‏هاى دينى كه به آنها نيازمندم، از شما سؤال كنم. آيا يونس بن عبد الرحمان، فرد مورد اطمينانى است تا آموزه‏هاى دينى مورد احتياجم را از او بگيرم ؟ فرمود: «آرى».

۲۷۹.الكافىـ به نقل از عبد اللّه‏ بن جعفر حِمْيَرى ـ: ابو على احمد بن اسحاق گفت: از او [امام هادى] عليه‏السلام پرسيدم: با چه كسى داد و ستد كنم ؟ يا از چه كسى فراگيرم ؟۱ و سخن چه كسى را بپذيرم ؟ ايشان به او فرمود: «عَمرى۲، مورد وثوق من است. آنچه او از جانب من به تو رسانْد، از من رسانده است و آنچه از قول من به تو گفت، از قول من گفته است. بنا بر اين، از او حرف بشنو و اطاعت كن ؛ زيرا كه او مورد وثوق و امين است».
همچنين ابوعلى به من گفت كه همين سؤال را از ابومحمّد [امام حسن عسكرى] عليه‏السلام كرده و ايشان به او فرموده است: «عَمرى و پسرش، مورد وثوق‏اند. هر چه از جانب من به تو رساندند، از جانب من رسانده‏اند و آنچه به تو بگويند، از جانب من مى‏گويند. بنا بر اين، از آن دو حرف بشنو و اطاعت داشته باش ؛ چرا كه هر دو موثّق و امين هستند».

1.. علامه مجلسى گويد : ترديد از راوى است [يعنى براى گرفتن احكام و تكاليف دينى‏ام به چه كسى مراجعه كنم ؟] (مرآة العقول : ج ۴ ص ۶) . م .

2.. يكى از نايبان چهارگانه امام مهدى عليه‏السلام در زمان غيبت صغرا .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
252

۲۷۶.عنه عليه‏السلام ـ مِن خُطبَةٍ خَطَبَها بِالكوفَةِ ـ: اللّهُمَّ فَلابُدَّ لَكَ مِن حُجَجٍ في أرضِكَ، حُجَّةٍ بَعدَ حُجَّةٍ عَلى خَلقِكَ، يَهدونَهُم إلى دينِكَ، ويُعَلِّمونَهُم عِلمَكَ، لِكَيلا يَتَفَرَّقَ أتباعُ أولِيائِكَ، ظاهِرٌ غَيرُ مُطاعٍ، أو مُكتَتِمٌ خائِفٌ يَتَرَقَّبُ، إن غابَ عَنِ النّاسِ شَخصُهُم في حالِ هُدنَتِهِم في دَولَةِ الباطِلِ فَلَن يَغيبَ عَنهُم مَبثوثُ عِلمِهِم، وآدابُهُم في قُلوبِ المُؤمِنينَ مُثبَتَةٌ، وهُم بِها عامِلونَ، يَأنِسونَ بِما يَستَوحِشُ مِنهُ المُكَذِّبونَ ويَأباهُ المُسرِفونَ، بِاللّه‏ِ كَلامٌ يُكالُ بِلا ثَمَنٍ لَو كانَ مَن يَسمَعُهُ يَعقِلُهُ فَيَعرِفُهُ ويُؤمِنُ بِهِ ويَتَّبِعُهُ ويَنهَجُ نَهجَهُ فَيُفلِحُ بِهِ !
ـ ثُمَّ يَقولُ ـ: فَمَن هذا ؟ ! ولِهذا يَأرِزُ۱ العِلمُ إذ لَم يوجَد حَمَلَةٌ يَحفَظونَهُ ويُؤَدّونَهُ كَما يَسمَعونَهُ مِنَ العالِمِ.۲

۲۷۷.الإمام الباقر عليه‏السلام: الوُقوفُ عِندَ الشُّبهَةِ خَيرٌ مِنَ الاِقتِحامِ فِي الهَلَكَةِ، وتَركُكَ حَديثا لَم تُروَهُ خَيرٌ مِن رِوايَتِكَ حَديثا لَم تُحصِهِ.۳

۲۷۸.رجال الكشّي عن عبدالعزيز بن المهتدي: قُلتُ لِأَبِي الحَسَنِ الرِّضا عليه‏السلام: جُعِلتُ فِداكَ، إنّي لا أكادُ أصِلُ إلَيكَ أسأَ لُكَ عَن كُلِّ ما أحتاجُ إلَيهِ مِن مَعالِمِ ديني، أ فَيونُسُ بنُ عَبدِ الرَّحمنِ ثِقَةٌ آخُذُ عَنهُ ما أحتاجُ إلَيهِ مِن مَعالِمِ ديني ؟ فَقالَ: نَعَم.۴

۲۷۹.الكافي عن عبد اللّه‏ بن جعفر الحميري عن أبي عليّ أحمد بن إسحاق: سَأَلتُهُ [الإمام الهادي عليه‏السلام] وقُلتُ: مَن اُعامِلُ أو عَمَّن آخُذُ، وقَولَ مَن أقبَلُ ؟ فَقالَ لَهُ: العَمرِيُ ثِقَتي، فَما أدّى إلَيكَ عَنّي فَعَنّي يُؤَدّي، وما قالَ لَكَ عَنّي فَعَنّي يَقولُ، فَاسمَع لَهُ وأَطِع ؛ فَإِنَّهُ الثِّقَةُ المَأمونُ.
وأَخبَرَني أبو عَلِيٍّ أنَّهُ سَأَلَ أبا مُحَمَّدٍ عليه‏السلام عَن مِثلِ ذلِكَ فَقالَ لَهُ: العَمرِيُّ وَابنُهُ ثِقَتانِ، فَما أدَّيا إلَيكَ عَنّي فَعَنّي يُؤَدّيانِ، وما قالا لَكَ فَعَنّي يَقولانِ، فَاسمَع لَهُما وأَطِعهُما۵، فَإِنَّهُمَا الثِّقَتانِ المَأمونانِ.۶

1.. أرَزَ : انقَبَضَ وتجمَّعَ تاج العروس : ج ۸ ص ۴ «أرز» .

2.. الغيبة للنعماني : ص ۱۳۷ ح ۲ ، الكافي : ج ۱ ص ۳۳۹ ح ۱۳ و ص ۳۳۵ ح ۳ كلاهما نحوه ، بحار الأنوار : ج ۲۳ ص ۵۴ ح ۱۱۶ .

3.. الكافي : ج ۱ ص ۵۰ ح ۹ عن أبي سعيد الزهري ، رسالة في المهر : ص ۳۰ عن الإمام عليّ عليه‏السلام ، المحاسن : ج ۱ ص ۳۴۰ ح ۶۹۹ عن أبي سعيد الزهري عن الإمام الباقر أو الإمام الصادق عليهماالسلام ، تفسير العيّاشي : ج ۱ ص ۸ ح ۲ عن إسماعيل السكوني عن الإمام الباقر عن أبيه عن الإمام عليّ عليهماالسلام ، تاريخ اليعقوبي : ج ۲ ص ۳۸۱ عن الإمام الصادق عليه‏السلامنحوه ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۱۶۵ ح ۲۵ .

4.. رجال الكشّي : ج ۲ ص ۷۸۴ ح ۹۳۵ ، بحار الأنوار : ج ۲ ص ۲۵۱ ح ۶۷ .

5.. في المصدر «واطعمها» وهو غلط .

6.. الكافي : ج ۱ ص ۳۳۰ ح ۱ ، الغيبة للطوسي : ص ۲۴۳ ح ۲۰۹ و ص ۳۶۰ ح ۳۲۲ ، إعلام الورى : ج ۲ ص ۲۱۹ ، بحار الأنوار : ج ۵۱ ص ۳۴۸ ذيل ح ۱ .

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1731
صفحه از 501
پرینت  ارسال به