پذيرفته است و حديث ثقلين و ديگر احاديثى كه در فصل سوم آمدهاند، در واقع در صدد تبيين مسير و ملاك هستند.
همچنين معرّفى اهل بيت عليهمالسلام در روايات ديگر نبوى با اوصافى همچون «مَثَلُهُم مَثَلُ سَفينَةِ نُوحٍ»۱، «مَثَلُهُم مَثَلُ النُّجُومِ»۲، «مَثَلُهُم مَثَلُ بابِ حِطَّةٍ»۳، «مَثْلُهُم مَثَلُ بَيتِ اللّهِ»۴ و...، همچون حديث ثقلين، به عنوان ملاك و معيار احراز سنّت است.
اهل بيت عليهمالسلام نيز بر اين موضوع، تأكيد كردهاند و خود را وارث علم پيامبر معرّفى كرده، روايات خود را به ايشان مسند كردهاند.۵
ايشان تأكيد كردهاند كه علم صحيح، تنها نزد اين خانواده است و هيچ مسيرى جز اهل بيت عليهمالسلام ندارد:
به شرق و غرب برويد. دانش صحيحى را نمىيابيد، مگر آنچه از نزد ما اهل بيت آمده باشد.۶
اين سخن، به معناى آن نيست كه ديگر معارف، به طور كلّى باطل اند و هيچ مضمون صحيحى در آنها نيست؛ بلكه در صدد ارائه معيار و ملاك براى سنجش و ارزيابى معارف صحيح از سقيم است، يعنى معارف ديگر بر معارف صادر شده از اهل بيت عليهمالسلام عرضه شده و معارف هماهنگ و غير مخالف با آنها، اخذ مىشود.
از اين رو، مراجعه به معارف ديگر، از جمله معارف نقلى موجود در منابع ديگر،
1.. ر . ك : الأمالى ، طوسى : ص ۶۰ ح ۸۸ و ص ۴۵۹ ح ۱۰۲۶ و ص ۷۳۳ ح ۱۵۳۲ وكمال الدين : ص ۲۳۹ ح ۵۹ واهل بيت در قرآن و حديث : ص ۱۲۰ .
2.. ر . ك : نهج البلاغة : خطبه ۱۰۰ والأمالى ، صدوق : ص ۳۴۲ ح ۴۰۸ وكمال الدين : ص ۲۴۱ ح ۶۵ والغيبة ، نعمانى : ص ۸۴ ح ۱۲ واهل بيت در قرآن و حديث : ص ۱۲۸ .
3.. ر . ك : الغيبة ، نعمانى : ص ۴۴ والأمالى ، صدوق : ص ۱۳۳ ح ۱۲۶ واهل بيت در قرآن و حديث : ص ۱۲۴ .
4.. ر . ك : خصائص الأئمّة عليهمالسلام : ص ۷۷ واهل بيت در قرآن و حديث : ص ۱۲۶ .
5.. ر . ك : ص ۱۳۷ (گنجينههاى احاديث پيامبر صلىاللهعليهوآله نزد خاندان اوست) .
6.. ر . ك : ح ۱۸۳ .