۱۵۳.امام على عليهالسلام: خداوند بزرگ و بلندمرتبه، ما را پاك و معصوم ساخته است و گواه بر بندگانش و حجّت در زمينش قرار داده است و ما را با قرآن و قرآن را با ما قرين كرده است، نه ما از آن جدا مىشويم و نه قرآن از ما جدا مىشود.
۱۵۴.الكافىـ به نقل از منصور بن حازِم ـ: به امام صادق عليهالسلام گفتم: خدا، بزرگتر و ارجمندتر از آن است كه به واسطه مخلوقش شناخته شود....
فرمود: «درست گفتى»...
من به مردم (ديگر انديش) گفتم: آيا شما مىدانيد [و معتقديد] كه پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، حجّت خدا بر خلقش بود ؟ آنها گفتند: آرى. گفتم: پس هنگامى كه پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله از دنيا رفت، چه كسى حجّت بر خلقش بود ؟ گفتند: قرآن. من در قرآن نگريستم و ديدم كه مُرجئى۱ و قَدَرى۲ و [حتّى] زنديق كه به آن ايمان ندارد، براى چيره آمدن بر افراد در مجادلهاش، به قرآن استدلال مىكند. پس دريافتم كه قرآن، حجّت نيست، مگر با متولّى، و آنچه آن متولّى در باره قرآن بگويد، همان درست است.... پس گواهى مىدهم كه على عليهالسلام، متولّى قرآن بود و اطاعت از او، واجب است و پس از پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله، او حجّت بر مردم بود و هر چه او در باره قرآن گفته، همان درست است.
امام صادق عليهالسلام فرمود: «رحمت خدا بر تو باد !».
۱۵۵.امام صادق عليهالسلام: چون رويدادى براى شما فرو رخ داد كه حكمش را در آنچه از ما رسيده است، نمىيابيد، به آنچه آنان (غير شيعه) از على عليهالسلام روايت كردهاند، بنگريد و به آن عمل كنيد.
1.. مُرجِئه به گروهى گفته مىشود كه خود را مسلمان مىدانستند ولى عقايد ويژهاى داشتند از جمله : «معصيت ، به ايمان ، زيان نمىرساند ، چنان كه اطاعت ، كفر را زائل نمىكند» و نيز گفتهاند : «ايمان ، گفتار است، نه عمل» . عقايد اين گروه در جهت تقويت رهبران سياسى حاكم بر مسلمانان در دوران بنى اميه بود .
2.. مراد از قَدَريه، كسانىاند كه معتقدند همه افعال و از جمله خير و شر در دست خودِ ماست و مىگويند تقديرى در ميان نيست و بر اين باورند كه انسان قادر به هدايت و ضلالت خويش است و اين امر ، در اختيار خود اوست و اگر بخواهد ، به راه راست مىرود و اگر بخواهد ، در گمراهى قدم مىگذارد .