۱ / ۲
استناد سنّت به وحى
قرآن
«سوگند به ستاره، هنگامى كه افول مىكند * كه هرگز همنشين شما [محمّد صلىاللهعليهوآله]منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است * و هرگز از روى هواى نفس سخن نمىگويد ! * آنچه مىگويد، چيزى جز وحى كه بر او نازل شده، نيست !».
ر. ك: انعام: آيه ۵۰ و شورا: آيه ۲۴ و احقاف: آيه ۸ و ۹.
حديث
۴۹.پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله: خداوند، به سبب پايه نهادن سنّتى در ميان شما كه مرا بدان امر نفرموده، از من پرسش نخواهد كرد [و هر سنّتى كه بنا مىگذارم، به دستور خداست].
۵۰.المراسيل مع الأسانيدـ به نقل از حسان بن عطيّه ـ: جبرئيل عليهالسلام، سنّت را بر پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله فرود مىآورد، همان گونه كه قرآن را بر او فرود مىآورد و آن [سنّت] را به او ياد مىداد، همان گونه كه قرآن را ياد مىداد.
۵۱.تاريخ دمشقـ به نقل از عبد اللّه بن عمرو بن عاص ـ: اى پيامبر خدا ! هر چه را از شما مىشنوم، بنويسم ؟ فرمود: «آرى». گفتم: اگر چه در حال خشنودى، يا خشم گفتى ؟ فرمود: «آرى. من در همه اين حالتها جز حق نمىگويم».
۵۲.سنن أبى داوودـ به نقل از عبد اللّه بن عمرو ـ: من هر چه از پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله مىشنيدم، همواره مىنوشتم و در پى حفظ آنها بودم. قريشيان، مرا نهى كردند و گفتند: «هر چه را مىشنوى، مىنويسى، در حالى كه پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله انسانى است كه در حال خشم و خشنودى سخن مىگويد ؟!». من هم ديگر ننوشتم و اين را به پيامبر خدا صلىاللهعليهوآله گفتم. ايشان با انگشتش به دهان خود اشاره كرد و فرمود: «بنويس. سوگند به آن كه جانم در دست اوست، از آن، جز حق بيرون نمىآيد».