«إِنَّ فِى خَلْقِ السَّمَوَ تِ وَالْأَرْضِ وَاخْتِلَفِ الَّيْلِ وَالنَّهَارِ لَأَيَتٍ لأِّولِى الْأَلْبَبِ.۱
راستىكه در آفرينش آسمانها و زمين و در پىِ يكديگر آمدن شب و روز، براى خردمندان، نشانههايى است».
گفتنى است كه اين حديث با همين معناى دودستگى نيز توجيه شده است.۲
ب ـ اشتراك در هيئت
گاه به كار رفتن يك واژه در چند معنا، حاصل چندمعنايى مادّه آن نيست؛ بلكه از مشابهت دو هيئت يك مادّه و دو صيغه از يك ريشه، پديد آمده است.۳ اين امر در زبان عربى، به دلائل مختلفى اتّفاق مىافتد؛ مانند تفاوت حركتى برخى از حروف كلمه، همچون «حَسَنان» (به فتح «حاء» و «سين») و «حِسْنان» (به كسر «حاء» و سكون «سين») در خطبه «شقشقيّه»۴، يا تغييرات حاصل از اعلال كلمه، مانند چند معنايى شدن «مرتاب» و «مختار».
اعلال نيز گاه موجب مىشود كه يك مشتق از دو مادّه متفاوت، همشكل شوند و معناى يك مادّه، به جاى ديگرى گرفته شود. كلمه «حائِك»، يك نمونه است. اشعث بن قيس، سردسته منافقان در حكومت امام على عليهالسلام، به هنگام سخنرانى امام، سخنى
1.. آل عمران: آيه ۱۹۰.
2.. ر . ك : بحار الأنوار : ج ۱ ص ۲۲۷ .
3.. اين تفاوت حركتى، گاه در لامُ الفعل ماضى و مضارع وجود دارد و در معناى مادّه، اثر مىنهد؛ امّا در اسم فاعل و مفعول و برخى ديگر از مشتقّات، بازتاب ندارد و از اين رو، اسم فاعلها و اسم مفعولهاى چندمعنايى متعدّدى پديد مىآيند.
4.. «فَما راعَنى إلاّ وَ النّاسُ كَعُرفِ الضَّبُعِ إلىَّ يَنثالونَ علىَّ مِن كُلِّ جانِبٍ، حَتَّى لقَد وُطِئَ الحَسَنانِ، وَ شُقَّ عِطفاىَ، مُجتَمِعينَ حَولىِ كَرَبيضَةِ الغَنَمِ ؛ ناگهان با شگفتى ديدم كه مردم ، به انبوهى يالكفتار ، از هر سو به من هجوم آوردهاند ، چندان كه حسن و حسين عليهماالسلام پايمال شدند و دو پهلوى جامهام دريده گشت [مردم] چون گله گوسفند گرد مرا گرفتند» نهج البلاغة : خطبه سوم . برخى، مقصود از «حَسَنان» را امام حسن و امام حسين عليهماالسلامدانستهاند؛ امّا قطب راوندى و ابن ابى الحديد، آن را «حِسنان» خوانده و به معناى «دو انگشت پا» دانستهاند، ولى استاد شهيدى ، آن را به معناى «كنار استخوان بازو» دانسته است.