465
شناخت نامه حدیث - جلد اول

ما از طريق سنجش فهم خود با اطّلاعات مرتبط در زمينه دانش‏هاى بشرى، مانند طب، اقتصاد و روان‏شناسى و سياست، و نيز حوزه دانش‏هاى دينى، مانند فقه و اخلاق، مى‏توانيم به اصلاح و تعميق فهم حديث، كمك كنيم.

گفتنى است كه شرح و تفسيرها و حتّى ترجمه‏هاى دقيق محدّثان بزرگ و شارحان ورزيده حديث نيز بر فهم ما مؤّرند. اين عالمان، به دليل آگاهى گسترده از هزاران حديث و درك بهتر و عميق‏تر زبان آن، فهم‏هايى بكر و مقبول، به دست داده‏اند و از اين رو، نياز است تا از آنها مطّلع شويم، هر چند اين به معناى انحصار بر فهم پيشينيان و تقليد بى چون و چرا و پيروى بى تأمّل و دقّت نيست. فهم ايشان، اهمّيت و لزوم بذل توجّه را دارد، امّا حجّيت و ضرورت پيروى را ندارد و از اين رو، توصيه مى‏شود اين مرحله را نه در آغاز سيرِ فهم حديث كه در فرجام آن به انجام رسانيم تا فهم ما زير نفوذ فهم بزرگان، قرار نگيرد و اجتهاد و دريافت‏هاى خود را در نطفه، خفه نكنيم.

نكته:

براى پيمودن مسير فهم حديث، نياز به طى كردن گام به گام مراحل گفته شده داريم؛ مراحلى كه هر يك نيز پلّه‏هايى را در درون خود دارند. طى كردن همه اين مسير منطقى با دقّت و استوارى، مى‏تواند در موارد متعدّدى، ما را به درك مفهوم متن و از آن‏جا به فهم مقصود گوينده برساند؛ امّا اين به معناى فهم همه احاديث، بويژه احاديث متشابه و دشوار نيست. حديث نيز مانند قرآن، متشابهاتى دارد كه فهم آنها در گرو دسترسى به احاديث محكم و نسبت‏يابى ميان آنهاست كه همه آن، براى همگان، ميسور نيست. افزون بر اين، هر كدام از گام‏هاى بيان شده در مسير فهم حديث، با آسيب‏هايى دست به گريبان است كه بدون حلّ آنها، به نتيجه واقعى، نائل نمى‏شويم. به اين آسيب‏ها در بيان ويژه آسيب‏ها، پرداخته شده است.۱

1.. ر . ك : ص ۲۲۳ آسيب‏هاى صدور و نقل حديث و آسيب‏هاى نقل و فهم حديث: ص ۶۰ و ۱۱۰.


شناخت نامه حدیث - جلد اول
464

راه دستيابى به سبب ورود، مطالعه كتاب‏هاى متناسب با زمينه و موضوع اصلى حديث است. براى درك و فهم بهتر نامه‏هاى اميرمؤمنان عليه‏السلام به معاويه و چرايى و چگونگى خطبه‏هاى حماسى امام حسين عليه‏السلام، مراجعه به كتاب‏هاى تاريخ و سيره، لازم است، همان گونه كه فهم احاديث فقهى، در گرو شناخت نظريات فقهى معاصر ائمّه عليهم‏السلام و پرسش‏هاى جارى است.

گام آخر: بهره‏گيرى از دانش بشرى

امامان عليهم‏السلام به دليل ارتباط با آفريدگار خلقت و شناخت قوانين آن، به بيان گزاره‏هايى حقيقت‏نما و واقع‏گرا مى‏پردازند. از اين رو، حديث، مانند يك گزاره واقع‏نماى علمى، مى‏تواند به فرآيند پرسش و آزمايش درآيد. از اين امر، تنها احاديثى استثنا مى‏شوند كه به واقعيات فراعقلى، مانند برزخ و قيامت، يا احكام اعتبارى در فقه، نظر دارند. نمونه‏اى از تعامل حديث و واقعيت خارجى، آزمايش‏هاى علمى و مشاهده‏هاى بالينى است كه مدّعاى برخى احاديت پزشكى را تأييد، يا عموميت آن را تغيير داده‏اند، سفارش‏هايى را جهانى و فرامنطقه‏اى و توصيه‏هايى را ناظر به افراد و جغرافيايى محدود و خاص مى‏كنند.

دانش‏هاى بشرى با پرسش‏آفرينى، به فهم ژرف‏تر حديث كمك مى‏كنند و دغدغه‏هاى ذهنى، ذهن هشيار حديث‏پژوه را به گاه مواجهه با متن، به استخراج لايه‏ها و لطايف نهفته و پنهان آن، وا مى‏دارند و متن را به استنطاق مى‏كشانند و همان گونه كه اديبان زبردست، نكات لطيف و زيباى متن را استخراج مى‏كنند، محدّثان آشنا با روان‏شناسى و سياست و مديريت، مى‏توانند ويژگى‏هاى نهفته حديث را بيرون كشند.۱

1.. نمونه‏هاى اين تعامل را مى‏توانيد در كتاب‏هاى الگوى شادى، فرهنگ حيا و نيز چندين مقاله در نسيم حديث، مشاهده كنيد.

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1569
صفحه از 501
پرینت  ارسال به