239
شناخت نامه حدیث - جلد اول

زيرا در اين صورت، اصل عقلايىِ عدمِ خطا، به دليل نادرستى «ترجيح بلامرجِّح»، قابل جريان نيست.

براى نمونه، حديثى را شيخ صدوق به صورت مرسل و شيخ طوسى به صورت مسند و صحيح، از امام صادق عليه‏السلام نقل كرده‏اند كه در آن، آمده است:

عن محمّد بن أحمد بن يحيى عن يعقوب بن يزيد عن ابن أبى عمير عن داود بن فرقد عن أبى عبد اللّه‏ عليه‏السلام: كانَ بَنو إسرائيلَ إذا أصابَ أحدَهم قَطرةُ بولٍ قَرَضُوا لُحومَهم بِالمَقاريضِ وَ قَدْ وَسَّعَ اللّه‏ُ عز و جل عليكُم بِأوسَعِ ما بَينَ السماءِ وَ الأرضِ وَ جَعَلَ لكُم الماءَ طَهُوراً، فَانْظُروا كيفَ تَكونُونَ ؟۱

امام صادق عليه‏السلام فرمود: در بنى اسرائيل اين گونه بود كه وقتى قطره‏اى بول به يكى از آنها اصابت مى‏كرد، با قيچى، گوشتشان را مى‏چيدند؛ در حالى كه خداوند عز و جل با گسترده‏ترين شى‏ء ميان آسمان و زمين، شما را راحت كرده است و آب را براى شما، پاك كننده گردانيده است. پس بنگريد چگونه‏ايد؟

مشكل اين حديث، در معناى باور نكردنى آن است. چگونه مى‏توان امّتى مانند بنى اسرائيل را وادار به اين حكم كرد ؟ و بر فرض وادار شدن به اين حكم سخت و غير متعارف، آيا قطع كردن گوشت، به نجاستِ بيشتر نمى‏انجامد؟ امّا نقل همين حديث در تفسير على بن ابراهيم، به گونه‏اى است كه به ما كمك مى‏كند تا تغيير صورت گرفته را تشخيص دهيم و سير نقل معنا را حدس بزنيم.۲

على بن ابراهيم در شرح آيه: «الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِىَّ الْأُمِّىَّ الَّذِى يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِندَهُمْ فِى التَّوْرَاةِ وَالإِْنجِيلِ يَأْمُرُهُم بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالأَْغْلَلَ الَّتِى كَانَتْ عَلَيْهِمْ»،۳ مى‏گويد:

يعنى: الثِقلَ الذى كانَ على بَنى إسرائيلَ وَ هو أنَّه فَرَضَ اللّه‏ُ عليهم الغُسلَ وَ الوضوءَ بِالماءِ وَ لَمْ يَحِلَّ لَهم التيمُّمُ وَ لا يَحِلُّ لهم الصلاةُ إلاّ فى البِيَعِ وَ الكنائِسِ وَ

1.. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۰ ح ۱۳ ؛ تهذيب الأحكام : ج ۱ ص ۳۵۶ ح ۲۷ .

2.. اين توجيه از علاّمه شعرانى است . ر . ك : منتقى الجمان : ج ۱ ص ۷۴ ؛ كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۱ ص ۱۰ پانوشت مرحوم على اكبر غفّارى .

3.. اعراف : آيه ۱۵۷ .


شناخت نامه حدیث - جلد اول
238

عبارت جديد را با توجّه به متن و در راستاى انتقال دقيق معنا، ساخته و پرداخته است.

گفتنى است كه هرچند شيوه معمول راويان چنين بوده، امّا تخطّى از اين شيوه را انكار نمى‏كنيم. ممكن است راوى به پندارِ خود، همه مضمون حديث را به درستى و بدون تغيير معنايى، در قالبى جديد نهاده و نقل كرده باشد؛ امّا در واقع، چنين نبوده و او خطا كرده باشد. با اين حال، اين احتمال خطا، به وسيله اصول عقلايى و با توجّه به صفات راويان ثقه كه نقل و روايتشان مقبول است، ناديده گرفته مى‏شود و با آن، مانند ديگر احتمال‏ها در حوزه‏هاى گوناگون مرتبط با نقل حديث، رفتار مى‏شود؛ زيرا وقوع خارجى چنين خطاهايى در باره راويانِ ضابط، عادل، مقبول و معتبر، هر چند محتمل است، اندك و قابل اغماض است؛ مانند: احتمالِ درست نشنيدن حديث (در نقل شفاهى)، يا نادرست خواندن عبارت آن (در نقل كتبى).

از اين رو، بر اساس اين قاعده، اگر يك نقل، با قدر مشترك نقل‏هاى ديگر همخوان نباشد، اعتبارى ندارد؛ امّا اين، بدان معنا نيست كه جزء غير مشترك هر يك از نقل‏ها به دليل آن كه تكرار نشده، ثابت نشود؛ بلكه همه اجزاى غير مشترك نيز به تنهايى معتبرند و همچون هر خبر واحد ديگرى، تا جايى كه نقل ديگرى با آن معارض نباشد، حجّيت دارند و به صرف اختلاف در خصوصيات غير مؤّر در معنا، از حجّيت نمى‏افتند؛ چرا كه مى‏توان دو گونه نقل را با هم، درست دانست و چنين گفت كه يك راوى، بخشى از سخن امام عليه‏السلام را به يك شكل بازگويى كند و راوى دوم، همان معنا را با واژه‏هايى ديگر برساند. به سخن ديگر، درستى يك نقل، مبتنى بر يكسان بودن همه الفاظ آن با الفاظ صادر شده از معصوم، نيست و از اين رو، چه بسا هر دو متنى كه به شيوه نقل معنا گزارش شده‏اند، درست باشند.

اين، بدان معناست كه ما مى‏توانيم بر بخش بزرگى از متون احاديث، اصرار بورزيم و از تكرار آنها در مجموعه‏ها و كتاب‏هاى حديثى، به صدورشان اطمينان بيابيم و با يافتن خانواده حديث و ديدن مجموعى روايات، نقل‏هاى شاذ و نادر را كنار نهيم. آرى. در فرض اختلاف و تعارض دو نقل، هر دوى آنها از حجّيت ساقط مى‏شوند؛ ولى اين، مختصّ شيوه نقل معنا نيست و حتّى اگر دو نقل صريح و عيناً مطابقِ الفاظِ صادرشده از معصوم نيز با يكديگر متعارض شوند، از حجّيت مى‏افتند؛

  • نام منبع :
    شناخت نامه حدیث - جلد اول
    سایر پدیدآورندگان :
    محمد محمدی ری شهری با همکاری جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    3
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1397
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 1734
صفحه از 501
پرینت  ارسال به