اين تعريف، تفاوت قلب با تصحيف و تحريف را نشان مىدهد. در تحريف، چيزى به حديث مىافزايند، يا از آن مىكاهند و در تصحيف نيز، بيشتر، تغيير شكلى و آوايى در كلمه رخ مىدهد؛ امّا در قلب، كلمهاى كاسته، يا افزوده نمىشود، بلكه جا به جايى درونى واژههاست كه گاه تغيير شكلى نيز به همراه ندارد.
نمونه
حديث مقلوب، با توجّه به مكان وقوع قلب در حديث، به دو قسم «مقلوب متنى» و «مقلوب سندى» تقسيم مىشود. نمونه قلب متن، جا به جايى دو كلمه «العِثار» و «النِّفار» در اين حديث است:
إضرِبُوها عَلَى النِّفارِ وَ لا تَضرِبُوها عَلَى العِثارِ.۱
آنها را بر فرار كردن، بزنيد؛ ولى بر لغزيدن، نزنيد.
شيخ صدوق، اين حديث را اين گونه گزارش كرده است: «إضرِبُوها عَلَى العِثارِ وَ لا تَضرِبُوها عَلَى النِّفارِ»،۲ كه ظاهراً نقل شيخ صدوق، مقلوب و نقل كلينى، درست است.۳
۴. ادراج
ادراج در حديث، به همان معناى لغوى است؛ يعنى عبارتى كه جزء حديث نيست، به درون آن برده شود. اين اتّفاق در هر دو بخش متن و سند حديث، روى مىدهد و بيشتر به جهت خلط توضيح راوى، نويسنده و كاتب حديث با متن حديث است.۴
1.. الكافى : ج ۶ ص ۵۳۸ ح ۷ .
2.. كتاب من لا يحضره الفقيه : ج ۲ ص ۲۸۶ ح ۲۴۶۷ .
3.. براى آگاهى از دو نمونه ديگر، ر . ك : الكافى : ج ۲ ص ۹۸ ح ۲۵ و ج ۷ ص ۴۳ ح ۱ و ۲ .
4.. علّتهاى ديگرى براى درج وجود دارد؛ مانند: استدلال به قرآن و آوردن آيات هنگام نقل حديث و آوردن دليل عقلى و فقهى براى استوارتر كردن محتوا و متن روايت.